چکيده
سازهها در مناطق لزرهخيز تحت تأثير يك رويداد لرزهاي واحد قرار نميگيرند، بلكه داراي يك دنباله لرزهاي متشكل از لرزه اصلي و چندين پسلرزه يا پيشلرزه هستند. بااينحال، تأثير توالي لرزهاي بر عملكرد سازهها در اكثر آييننامههاي لرزهاي موجود موردتوجه قرار نگرفته است. مطالعات گذشته نشان داده است كه آسيب به سازه ممكن است به دليل توالي لرزهاي به ميزان قابلتوجهي افزايش يابد، زيرا بازسازي سازه بين توالي لرزهاي به دليل كمبود زمان اساساً امكانپذير نيست.
پيشگيري از فروريزش، اولويت اول در طراحي لرزهاي سازه است. محققان و متخصصان مهندسي زلزله به ساير اهداف عملكرد لرزهاي و توسعه سيستمهايي پرداختهاند كه علاوه بر اينكه از استحكام سازه اطمينان حاصل ميكند، تعمير سريعتر و هزينه تعمير كمتري را فراهم ميكند. ويژگي اين سيستمها به اينگونه است كه آنها قادرند تمام آسيبها را در يك عنصر شكلپذير كه قابل تعويض است و بهراحتي ترميم ميشود، متمركز كنند و به ساختار اصلي، از جمله سيستم مقاوم باربر ثقلي، اجازه ميدهند كه الاستيك بماند و آسيب نبيند. سيستم قاب ستون پيوندي (LCF) نمونهاي از اين سيستمها است.