چکيده
ناپايداري سنگ در برخي مخازن از ميدانهاي نفتي و گازي منجر به گسيختگي سنگ و مهاجرت آنها به سيال و هيدروكربن در حال توليد و انتقال آنها به سطح مي شود.مطالعات و بررسي ها نشان داده است كه حدود 70 درصد چاههاي نفت و گاز دنيا، در مخازني با سازندهاي غير مستحكم تشكيل شده اند كه توليد ماسه يا ذرات جامد مي كنند.
با افزايش فشار طبقات لايه هاي بالايي و افزايش افت فشار سرعت توليد بالا عبور سيار سيالاتي مانند آب و كاهش استحكام و سيمان شدگي بين دانه هاي سنگ مخزن موجب بروز مشكلات تشكيل و توليد ماسه و يا ذرات جامد شده كه در صورت عدم مهار و ممانعت از توليد اين ذرات زمان و هزينه زيادي جهت تعمير و بازسازي بخش هاي آسيب ديده بايد پرداخت شود.
وقوع پديده گسيختگي و تركيب ماسهاي (Sandstone)به جريان سيال باعث ايجاد مشكلات عديدهاي در گرفتگي روزنه ها و حفرات مويينه مخزن ميگردد كه اين امر موجب مسدود شدن روزنه ها و حفرات مخزن برگشت نفت به دليل وقوع پديدهDislodging كاهش نفوذپذيري و در نهايت كاهش توليد خواهد شد چنين مشكلات ديگري در انتقال حجم انبوه نفت و گاز داراي تركيب Sand و ذرات ريز از مخزن به سطح چاه ايجاد ميشود كه از آن جمله گرفتگي در لوله مغزي تشكيل كيك در ديواره و لوله جداري بسته شدن Perforation و Screen تجهيزات درون چاهي خوردگيدر ادوات و تجهيزات درون چاهي و سطح الارضي همچون لوله ها شير ها جدا كننده ها خواهد شد علاوه بر آن وجود ماسه در ذرات ريز ديگر كوارتز خاك رس و در مقياس نانو باعث كاهش كيفيت نفت و گاز (API) مي گردد بنابراين پرداختن به روش مناسب براي كنترل و ممانعت از مهاجرت محاسبه سيال در حال توليد از مهمترين امور در بهره برداري نفت و گاز و همچنين افزايش سرعت توليد و جلوگيري از مشكلات اشاره شده خواهد بود لذا انتخاب چاه مناسب و ارائه روش كارساز و بهينه در جهت كاهش و حذف ماسه يا ذرات جامد از مخازن توليدي امري مهم و ضروري ميباشد در اين راستا استفاده از تزريق مواد شيميايي يكي از روشهاي كنترل و تثبيت ماسه بوده كه موجب افزايش راندمان عمليات كنترل ماسه و كاهش هزينه هاي عملياتي مربوط به دكل و تداوم توليد از چاه مي باشد بنابراين لازم است كه طراحي توليد و تزريق سيال شيميايي مناسب مورد بررسي قرار گيرد.
در واقع توليد ماسه در چاه هاي نفت و گاز يكي از مشكلات اصلي در راستاي تداوم توليد در مخازن ماسه مي باشد كه مي تواند مشكلاتي نظير سايش و خوردگي تجهيزات درون چاهي،كاهش سطح ايمني توليد از چاه،تجمع ماسه و تاسيسات بهرهبرداري و كاهش توان توليد چاه گردد. در بسياري موارد نيز توقف توليد از چاه و نياز به تعمير لوله مغزي سيار و يا دكل جهت راه اندازي مجدد چاه را به همراه دارد. لذا شركتهاي نفتي ساليانه هزينه زيادي صرف پيش بيني توليد ماسه و ارتقاء عملكرد روشهاي جديد كنترل و جلوگيري از توليد ماسه مي نمايند.
در حال حاضر روش هاي مختلفي جهت كنترل و مهار ماسه مورد استفاده قرار مي گيرد كه مهمترين آنها روش هاي 1-مكانيكي (Frac Packs,SCON,SAS,Ess,Gravel Pack) 2-روشهاي شيميايي مي باشند كه هر كدام از روش ها داراي مزايا و محدوديت هايي بوده و متناسب با شرايط و مشخصات چاپ و مخزن روش مناسب انتخاب مي گردد در بسياري از چاهها به دليل مشكلات و محدوديت هاي عملياتي امكان استفاده از روش هاي مكانيكي كنترل و مهار ماسه وجود ندارد و لذا استفاده از روش هاي شيميايي جهت كنترل و تثبيت ماسه در اين چاه ها موجب افزايش راندمان عمليات كنترل ماسه و كاهش هزينه هاي عملياتي مربوط به دكل و تداوم توليد از چاه خواهد شد.
در اين تحقيق ما به بررسي دو روش شيميايي تزريق رزين و هيدروژل مي پردازيم و آن ها را با هم قياس مي كنيم.