چکيده
با پيشرفت هاي روز افزون ئر صنايع گوناگون، من جمله صنعت نفت و پتروشيمي و گسترش پالايشگاه ها
در نزديكي شهرها و مزارع، ظهور پديده شن هاي نفتي در آمريكا و كانادا، ا ستفاده گ سترده از انواع روغن
هاي روانكاري در بسياري از تجهيزات صنعتي، استفاده از روغن هاي خاص در نيروگاه ها و توليد حجم
عظيمي از پ ساب هاي روغني شهري، سالها ست كه در دنيا توجهات به سمت ت صفيه پ ساب هاي نفتي و
روغني جلب شده است؛ تا امكان جلوگيري از وارد آمدن آسيب هاي گسترده به طبيعت و استفاده مجدد از
اين آب هاي دورريز فراهم شود. در ايران نيز به دليل محدود بودن منابع آبي سالم، امروزه گرايشات به
سمت يافتن منابع آبي ثانويه معطوف شده است و آشكار است كه تصفيه پساب هاي شهري، كشاورزي و
صنعتي مي تواند بهترين راه ممكن براي فائق آمدن بر اين م شكل حاد با شد. در گذ شته تنها روش مر سوم
تصفيه پساب، حتي پساب هاي صنعتي و روغني و نفتي، روش هاي فيزيكي و شيميايي بوده است. به دليل
بازدهي پايين و ضعف هاي ب سيار م شهود موجود در اين فرآيندها، ا ستفاده از فرآيند هاي غ شايي به عنوان
روش هايي نويد بخش، پس از جنگ جهاني دوم در اروپا و آمريكا شروع به گسترش كرد. امروزه نيز با
تحقيقات و پي شرفت هاي فراگير، روش هاي غ شايي به جزء جدايي ناپذير فرآيندهاي ت صفيه پ ساب تبديل
شده اند.
در اين پژوهش تمركز ما بر روي پيشرفت هاي صورت گرفته در زمينه پساب هاي روغني به كمك انواع
غ شاها بوده ا ست. در اين ميان ق سمت عظيمي از پي شرفت ها بر پايه غ شاهاي با نيروي پي شران ف شار مي
با شد كه ما نيز بر همين ا ساس آغاز كرده و به برر سي دو نوع از غ شاهاي پليمري و سراميكي پرداخته ايم.
همچنين با بررسي نقاط قوت و ضعف اين غشاها، مطالعاتي را بر روي تلاش هاي انجام شده به منظور رفع
نواقص، مطابق با نوع خوراك ورودي و شرايط عملياتي سيستم، انجام داده ايم.