چکيده
در شبكههاي برق يكي از اساسيترين مشكلات موجود اين است كه ميزان توليد و مصرف بايد با يكديگر برابر باشند چرا كه ذخيرهي اين انرژي در مقياس زياد قابل انجام نميباشد، در نتيجه در ساعات پيك (اوج) مصرف تامين انرژي كار دشواري خواهد بود و همچنين قيمت اين محصول افزايش خواهد يافت.
مديريت مصرف بار در حالت كلي به برنامههايي اطلاق ميشود كه روي الگوي برق مشتركين تاثيرگذار است. اين عمل به گونهاي انجام ميگيرد كه بتواند مقدار و يا زمان استفاده از انرژي برق را به گونهاي تغيير دهد كه زمينهساز تامين منفعت هر دو گروه يعني مشتركين و توليدكنندگان باشد.
مديريت مصرف به دو دستهي بهرهوري انرژي و پاسخگويي بار تقسيم ميشود. اين گزارش به پاسخگويي بار و تاثير آن بر هزينههاي تحميلي اختصاص يافته است و سعي شده است برخي از روشهاي نوين پاسخگويي باركه مبتني بر هوش مصنوعي هستند، بررسي شوند. يكي از مهمترين عوامل تاثيرگذار بر نتايج يك شبيهسازي نحوهي مدل سازي واقعيت به صورت رياضي است. عدم قطعيت رفتار بازيگران بازار برق باعث ميشود كه اين مدلسازيها در دنياي واقعي كارايي لازم و دقت كافي و در بعضي موارد امكان پيادهسازي را نداشته باشند، با توجه به دلايل ذكر شده در اين گزارش تلاش بر اين است كه سازوكارهاي جديدي كه مبتني بر هوش مصنوعي هستند جهت كم كردن تاثير عدم قطعيت مورد بررسي قرار بگيرند، از مزيت اصلي اين تكنيكها در مقايسه با مدل رياضي ميتوان به كسب اطلاعات و پالايش آنها به صورت خودكار و همچنين عدم نياز به يك مدل خاص اشاره كرد كه اين امر باعث ميشود كه به سمت استفاده از هوش مصنوعي حركت كنيم.