چکيده
در قرن بيست و يكم صرفاً داشتن هوش شناختي بالا كافي نيست. اهميت موضوع تا جايي است كه تأكيد بيشتر و بيشتر بر توانايي مديران است تا علاوه بر تحليل و درك توانايي خود در داشتن اراده قوي، احساسات درونيشان را تجزيه و تحليل كنند. اين پژوهش با هوش هيجاني سروكار دارد كه محققان آن را عنصر مهم شايستگي مدير مي دانند. در نتايج پژوهش هاي استخراج شده يكي از مقالات معتبر طبق حوزه هاي هوش هيجاني گلمن ، كه با تمركز بر تجزيه و تحليل سطوح هوش هيجاني مديران ارائه شده، به اين نتيجه رسيده كه هوش هيجاني تأثير زيادي بر چگونگي اداره كردن سازمان ها و چگونگي عملكرد آنها دارد. و در تحقيقي ديگر تأثير آموزش هوش هيجاني بر توانايي هاي مديران پروژه ها بررسي شده و به اين مهم دست يافتند كه به بهبود توانايي درك و فهميدن عواطف و احساسات مدير كمك شده و كشف نموده اند كه توانايي هاي مربوط به هوش هيجاني با قرار گرفتن در محيطهاي تيمي و گروهي زياد مي¬شود. محققان تلاش كرده اند تأثيري كه هوش هيجاني بر روي كارايي، نتيجه و رضايت از كار رهبران و كاركنان(پيروان) دارد بصورت شواهد اكتشافي ارائه گردد و آنچه مشاهده شد آن است كه ارتباط مستقيمي بين كارايي حرفه اي و هوش هيجاني وجود دارد. هر چقدر مديران خود را بهتر بشناسند و احساسات و هيجانات خود را كنترل كنند بهتر قادر خواهند بود مشكلات و تعارضات را با روش هاي منعطف گونه اي حل كنند. سناريوها و امكانات جايگزيني را در نظر بگيرند و از تصميمات عجولانه بپرهيزند و درنتيجه در دستيابي به اهداف پروژه ها موفق تر عمل كنند. كليدي ترين منبع پروژه ها منابع انساني است. افراد با ويژگي هاي شخصيتي خاص خود در برخورد با هيجانات، رفتارهاي متفاوتي از خود بروز مي دهند. مي دانيم كه وجود تعارض در پروژه ها اجتناب ناپذير است، منابع انساني بيشترين تأثير را در بهره وري پروژه ها دارند؛ چراكه ظرفيت هاي ديگر منابع محدود است و تنها نيروي انساني است كه در صورت تحريك شدن مي تواند با ظرفيت هاي گوناگوني به كار گرفته شود. مدير پروژه به عنوان فرد مسوول جهت پاسخ گويي به ذينفعان مي بايست درك درستي از هوش هيجاني و مسائل مرتبط با روانشناسي نيروي كار داشته باشد؛ زيرا پروژه، سازماني موقت است و زمان چنداني براي ايجاد ارتباط طولاني مدت براي افراد به وجود نمي آورد. از اوايل دهه 90 ميلادي اصطلاح هوش هيجاني به دنياي تجارت راه پيدا كرده و بمرور در ميان مديران پروژه از جايگاه مناسبي برخوردار شده است؛ و با توجه به تأثير هوش هيجاني بر روابط متقابل و نيز بر چگونگي تعامل بين افراد در حل تعارضات، تأثيرات مؤلفه هاي هوش هيجاني در مديريت تعارض بررسي و تحقيق مي شود.