چکيده
ادبيات زمان¬بندي پروژه با منابع محدود غالبا بر ايجاد يك برنامه¬ي مبناي قابل اجرا تمركز داشته به نحوي كه زمان شروع فعاليت¬هاي پروژه را مشخص كرده، محدوديت¬هاي توالي فعاليت¬ها و همچنين محدوديت¬ منابع را ارضا نموده و اهداف پروژه (غالبا حداقل كردن مدت زمان اجراي پروژه) را بهينه نمايد. در بيشتر تلاش¬هاي تحقيقاتي صورت گرفته، مساله¬ي فوق تحت مفروضات وجود اطلاعات كامل در مورد مساله¬ي زمان¬بندي و همچنين قطعي و ايستا بودن محيط پروژه حل شده است. اما در دنياي واقعي، فعاليت¬هاي پروژه در معرض عدم قطعيت¬هاي قابل توجهي هستند كه ممكن است منجر به اختلالات زيادي در برنامه-ي زمان¬بندي پايه شوند و در واقع پيچيدگي¬ها زماني شروع مي¬شوند كه اين اختلالات پيش¬آمده، دنبال كردن برنامه¬ي مبناي اوليه را غيرممكن سازد. در اين راستا، شناخت اينكه عدم قطعيت در ذات زمان-بندي پروژه نهفته است، موجب شده تا تلاش¬هاي تحقيقاتي زيادي براي زمان¬بندي پروژه تحت شرايط عدم قطعيت انجام پذيرد.
در حالت كلي، دو رويكرد شامل زمان¬بندي پيشگيرانه و زمان¬بندي واكنشي جهت مواجه با عدم¬قطعيت در مساله زمان¬بندي پروژه وجود دارند. در اين مطالعه رويكردهاي اساسي براي زمان¬بندي پروژه تحت شرايط عدم¬قطعيت به طور كامل بررسي مي¬شود كه اين رويكردها شامل زمان¬بندي واكنشي، زمان¬بندي تصادفي، زمان¬بندي فازي، زمان¬بندي استوار و تحليل حساسيت هستند. سپس مقالات مرور شده از نظر رويكرد مورد استفاده براي مواجه با عدم قطعيت، نوع مفروضات مساله، محدوديت¬هاي در نظر گرفته شده، نوع نمايش شبكه و تابع هدف و همچنين رويكرد حل مساله دسته¬بندي مي¬شوند. در نهايت با جمع¬بندي مطالب، شكاف¬هاي تحقيقاتي در اين حوزه مطرح شده و مورد بررسي قرار مي¬گيرند.
واژه¬هاي كليدي: زمان¬بندي پروژه، منابع محدود، عدم قطعيت