چکيده
پل ها به عنوان يكي از اصلي ترين و آسيب پذيرترين سازه ها در شريان هاي حياتي هر كشور محسوب ميشوند. با توجه به عملكرد ويژه پل ها ، بروز مشكلات فني و در موارد خاص ريزش پلها خسارات جاني و مالي فراواني به دنبال خواهد داشت. افزون بر اين، قابليت استفاده بي وقفه از پلها در حين و پس از وقوع بلاياي طبيعي، در زماني كه عمليات امداد نجات بايد با حداكثر سرعت ممكن صورت گيرد، اهميت بهسازي پل هاي موجود را دو چندان مي نمايد. در كشور ما نيز همانند ساير نقاط دنيا تعداد زيادي از پل هاي بتني وجود دارند. اين پلها يا بهصورت مستقيم و يا بهصورت منحني در پلان ميباشند. وجود انحنا و درز مياني در پلها باعث بروز رفتار ديناميكي پيچيده شده و آسيب پذيري لرزه اي اين گونه از پل ها در قياس با پلهاي بدونانحنا بيشتر ميباشد. مقاوم سازي لرزه اي راه حلي براي به حداقل رساندن خطر در پل هاي موجودي است كه در برابر آسيب هاي جدي طي يك زلزله آسيب پذير هستند. اين تحقيق سعي دارد با بررسي روشهاي متنوع براي تقويت پل هاي موجود، نقاط ضعف و قوت آنها را مشخص كرده و به مقايسه آنها بپردازد.
در طول اين پژوهش مشخصات هركدام از روشهاي مورد بررسي به همراه الزامات اجرايي و آييننامهاي بيانگرديد. در ادامه مزايا و معايب هر روش و شرايط مناسب بهكارگيري آن ذكر گرديد، بنابراين؛ بايد باتوجه به شرايط پل و ساختگاه آن و همچنين بامدنظر قراردادن عملكردلرزهاي مورد انتظار از پل و ميزان هزينهي هر كدام از روشهاي مقاومسازي، روش مناسب انتخاب گردد.