چکيده
برنامهريزي، طراحي و مديريت سيستمهاي مديريت منابع آب در حال حاضر به طور اجتنابناپذيري به پيشبيني وقايع نيازمند است كه اين امكان با مدلسازي فراهم ميشود. گذر زمان اهميت مدلسازي در مديريت و برنامهريزي منابع آب را به جهت ايجاد امكان آزمودن تصميم فعلي (شبيهسازي ) و يا انتخاب بهترين تصميم (بهينهسازي ) براي بهبود عملكردهاي مديريتي نمايان ميسازد. مدلهاي شبيهسازي و بهينهسازي رياضي از طريق برنامهها و نرمافزارهاي كامپيوتري يك روش معمول براي مديران و برنامهريزان است تا با استفاده از آن رفتار هر كدام از اجزاء طراحي سيستم منابع آبي و يا سياستهاي مديريتي را قبل از اجرا پيشبيني نمايند (Loucks و همكاران، 2005).
اكثر مدلهاي ساخته شده از دنياي واقعي و به صورت خاص مدلهاي مديريت منابع آب در صورتي قابل استفاده و مفيد هستند كه پس از ساخته شدن با استفاده از روابط رياضي حاكم بر هيدرولوژي، كشاورزي و ساير بخشهاي مدلشده و با بهرهگيري از دادهها و اطلاعات در دسترس دنياي واقعي مورد واسنجي يا كاليبراسيون قرار گيرند. منظور از واسنجي اين است كه مقادير پارامترهاي مدل را كه امكان نزديك شدن آن به واقعيت ممكن ميكنند، توسط مدلساز تخمين زده شود (Gupta و Sorooshian، 1998). واسنجي به دو صورت دستي و خودكار انجام ميشود كه يكي از الگوريتمها و روشهاي مورد استفاده براي واسنجي خودكار مدلها و به طور خاص مدلهاي مديريت منابع آب، استفاده از الگوريتمهاي بهينهسازي فراكاوشي است.