چکيده
به دلايل مختلفي از جمله عمليات روزمره واحدهاي صنعتي، تانكرهاي حمل نفت و سوانح احتمالي، ورود مقاديري از آلودگيهاي نفتي به آب اجتناب ناپذير است. نشت نفت در آب ميتواند به مرور، فجايع زيست محيطي را رقم بزند. همچنين فعاليتهاي اكتشافي، استخراج و بهره برداري از منابع نفتي و گاه نشت احتمالي مواد نفتي و فاضلابهاي مربوطه از پالايشگاهها و صنايع پتروشيمي ميتواند به آلودگي منابع آب زيرزميني نيز منجر شود. اين يك نگراني جهاني است كه آب با مواد روغني و نفتي آلوده شود. وجود مقادير بيش از حد اين آلايندهها در محيط آبي ممكن است تا حد زيادي تاثير سوء بر كيفيت منابع با ارزش آبي و محيط زيست و سلامت انسانها و جانداران داشته باشد. در نتيجه حذف موثر نفت و آلودهكنندههاي روغني از آب به نحوي كمهزينه يك چالش جهاني شده است و به طور ويژه از جاذبها ميتوان براي برطرف نمودن آلودگيهاي نفتي از آب استفاده كرد. اكثر سيستمهاي جمعآوري آلايندههاي نفتي گران و داراي راندمان پاييني هستند. به همين دليل ساخت جاذبهاي فوقآبگريز براي جمعآوري آلايندههاي روغني از سطح آب و همچنين فاضلابهاي صنعتي ضروري به نظر ميرسد. از مزاياي آنها ميتوان از مواردي مثل مساحت سطح ويژه بالا، ظرفيت و سرعت جذب بهينه، قابليت استفاده مجدد واحياي آسان آنها كه در اكثر پژوهشها مورد بحث هستند نام برد. در دهههاي اخير باتوجه به گسترش و پيشرفت علم نانوتكنولوژي، در بين روشهاي بكار گرفته شده، استفاده از جاذبهاي نانوساختار به منظور حذف لكههاي نفتي و روغني به علت سادگي و بازده بالا در اولويت قرار گرفتهاند. از جمله اين جاذبها ميتوان به آئروژلها، اسفنجها و نانولولههاي كربني، نانوكامپوزيتهاي اكسيد فلزات، زئوليتها و اكسيد فلزات اشاره كرد. بر اساس نتايج بدست آمده از اين پژوهش، به طور مثال در مورد آئروژلها ميتوان به ظرفيت و سرعت جذب بالاي آنها و از طرفي به هزينه بالاي سنتز آنها اشاره كرد. در مورد نانولولههاي كربني ميتوان گفت كه آنها امكان تشكيل كامپوزيت با آهن و اكسيد فلزات را دارند ولي از طرفي هزينه بالاي بهره برداري از آنها قابل چشم پوشي نيست. همچنين بعضي از اكسيد فلزات استفاده شده به عنوان جاذبهاي نانوساختار عليرغم ويژگيهاي منحصربه فردشان، تمايل به ايجاد كلوخه و مشكلات بازيابي دارند.