چکيده
بازشناسي و جداسازي بيومولكولهاي مطلوب از محيط سنتزي آنها، هدفي است كه در بسياري از فرآيندهاي زيستي دنبال ميشود. بيومولكولها معمولاً به دليل داشتن ساختمان پيچيده و حساسيتشان، عمل جداسازي از محيط را دشوار ميسازد. بر اين اساس،گيرندههاي بيولوژيكي مانند آنزيمها داراي جايگاههاي شناسايي ويژه¬اي هستند كه قابليت شناسايي مولكول با انتخاب پذيري بالا را دارند. مشكلات توليد و تخليص اين گيرندههاي طبيعي در كنار پايداري مكانيكي و شيميايي پايين آنها سبب شده تا از تكنيك مولكولنگاري پليمري (بهعنوان گيرندههاي سنتزي با قابليت انتخاب پذيري بالا) نيز به اين منظور بهره گرفته شود. پليمرهاي مولكول¬نگاري¬شده به روش پليمريزاسيون توده¬اي به سبب مشكلاتي ازجمله مشكل خروج الگو و سنتيك بازجذب آهسته سبب شده از روش¬هاي ديگري مانند مولكول¬نگاري سطحي استفاده شود. مولكول¬نگاري سطحي با تشكيل لايهاي از پليمر مولكولنگاريشده بر سطح پايه¬هاي مختلف مانند نانولوله كربن، نانو فايبر، نانوسيم، نانو ذرات انجام مي¬شود. از بين پايه¬هاي مختلف مي¬توان از نانوذرات مغناطيسي به دليل آماده¬سازي آسان، سميت پايين، زيست سازگاري، سطح ويژه بالا و جداسازي با اعمال ميدان خارجي و بدون نياز به فيلتراسيون و سانتريفيوژ بهره برد. در مطالعه¬ي حاضر به معرفي فناوري مولكول¬نگاري، روش¬هاي سنتز آن و معرفي روش مولكول¬نگاري سطحي و مقايسه آن با روش¬هاي معمول پرداختهشده و در ادامه به معرفي اجمالي پايه¬هاي مختلف مولكول¬نگاري سطحي و عوامل مؤثر در بازده نگارش و كاربردهاي آن¬ها بررسيشده است.