چکيده
در سال¬هاي اخير، روند رو¬بهرشد مصرف انرژي الكتريكي، محدوديت منابع سوخت فسيلي، مشكلات
زيست¬محيطي ناشي از مصرف آن¬ها از جمله اثر گازهاي گلخانه¬اي، بازده پايين نيروگاه¬هاي سوخت فسيلي و
تلفات ناشي از انتقال و توزيع انرژي آنها سبب گرايش به¬سمت منابع انرژي نو و تجديدپذير گشته است.
بهره¬گيري از منابع توليد پراكنده (DG) راهكار مناسبي جهت استفاده از انرژي¬هاي نو در صنعت برق مي-باشد.
اتصال يكپارچه و قابل اطمينان منابع توليد پراكنده به شبكه¬ي قدرت اصلي از طريق ريزشبكه¬ها انجام مي پذيرد.
ريزشبكه¬ها، شبكه¬هاي برق در مقياس كوچك هستند كه شامل منابع توليد پراكنده، واحدهاي ذخيره-
سازي انرژي و بارها مي¬باشند. در شرايط عادي، ريزشبكه متصل به شبكه¬ي اصلي مي¬باشد. اما ممكن است به
دلايلي اتصال آن با شبكه¬ي اصلي قطع و ريزشبكه وارد حالت عملكرد جزيره¬اي شود. با توجه به ابعاد شبكه
سراسري، ولتاژ و فركانس ريزشبكه در حالت متصل به شبكه از طريق شبكه اصلي به آن تحميل ميشود. اما
چنانچه ريزشبكه پس از جدا شدن از شبكه سراسري همچنان از الگوريتم كنترلي پيش از جزيره شدن استفاده
كند، به دليل عدم تعادل بين توان توليدي و توان مصرفي، سيستم عملكرد خود را از دست داده و ولتاژ و
فركانس به¬طور چشمگيري از مقادير نامي خود منحرف شده و يا حتي ممكن است به سمت ناپايداري حركت
كنند. در نتيجه با توجه به ملاحظات اقتصادي، لزوم قابليت اطمينان شبكه و پيوستگي بار، تداوم فعاليت
ريزشبكه به صورت يك سيستم مستقل بعد از جزيره شدن، بسيار حائز اهميت بوده و ارائه راهكارهاي كنترلي
كه پس از جزيره شدن، تنظيم ولتاژ و فركانس را عهده دار شود گامي مهم در راستاي بهره¬وري هرچه موثرتر
از سيستم¬هاي توليد پراكنده مي¬باشد.