استانداردهاي سري ايزو 9000 در زمينه عملكرد صحيح تمامي بخش‌هاي يك سازمان گفتگو مي كند، كه در مجموع كيفيت محصول يا خدمت عرضه شده توسط سازمان را تحت تاثير خود قرار داده و يا به عبارتي ديگر در كيفيت كل سازمان تجلي مي‌ يابد. هدف از رساله حاضر، شناسايي عواملي است كه پس از استقرار نظام ايزو‎9000 در سازمان ها تغييرات مثبت ايجاد كرده اند. مهمترين معيارهايي كه در تحقيق حاضر، سعي كرديم تاثيرات استقرار سيستم مديريت كيفيت را بر روي آنها در سازمان بررسي كنيم بر اساس اولويت شامل سطح تعهد مديريت به ايجاد وحفظ نظام مديريت كيفيت،مديريت منابع، عوامل مالي،رضايت مشتري و توليد مي باشد.همچنين در راستاي فرضيه هاي تحقيق ارتباط معنادار بين اين عوامل پنجگانه مورد آزمون قرار مي گيرد. روش تحقيق دررساله حاضر، توصيفي- پيمايشي است و اطلاعات از طريق ارائه پرسشنامه و دريافت بازخورد از نمونه آماري گردآوري شده است. باتوجه به نتايج حاصل از تجزيه و تحليل اطلاعات، پراهميت ترين دستاورد مشاهده ارتباط معناداري است كه بين معيار تعهد ومسئوليت مديريت با ساير معيارهاي ذكر شده در بالا وجود دارد،بدين ترتيب كه در صورتي كه هدف مديريت ارشد از اخذ گواهينامه ايزو9000 نياز سازمان به بهبود بوده ومديريت به اثربخشي سيستم اعتقاد و تعهد داشته باشد، پس از حدود شش ماه از اخذ گواهينامه تاثير مثبت را در ساير عوامل شامل توليد،رضايت مشتري، عوامل مالي و مديريت منابع سازماني نشان خواهد داد .از ديگر نتايج تحقيق تاثير مثبت استقرار سيستم مديريت كيفيت بر روي عوامل رضايت مشتري،برنامه ريزي توليد،مديريت منابع سازماني شامل منابع انساني و ماشين آلات و تجهيزات مي باشد.