11743

11743

بهينه سازي پروژه هاي تكراري تحت روش زمانبندي خط تعادل با كمك روش كلوني مورچه ها

كارشناسي ارشد

عمران - مديريت ساخت

خرداد ماه 1392

خرداد ماه 1392

دكتر عباس افشار - دكتر رضا عباس نيا

چكيده پروژه هاي تكراري و خطي حجم زيادي از پروژه هاي ساخت را شامل مي شوند و لذا برنامه ريزي بهينه ي زمان يا هزينه ي آنها براي كارفرمايان و پيمانكاران حائز اهميت است. روش هاي زمانبندي شبكه اي براي اين پروژه ها مناسب نيستند و روش زمانبندي خط تعادل (LOB) نيز، با وجود توانمندي هاي زياد در زمانبندي پروژه هاي تكراري يا خطي، در ارضا قيد ضرب الاجل پروژه ها ناتوان است. از طرف ديگر علاوه بر روش اجرا، تعداد خدمه و قطع كار، تغيير در نرخ توليد فعاليت ها در خلال واحد ها نيز مي تواند در بهينه سازي هزينه ي پروژه هاي تكراري موثر باشد. در اين نوشتار با تعريف قوانين كاوشي و طراحي الگوريتمي مناسب براي بهره گرفتن از اين قوانين و محاسبات اوليه LOB، روش زمانبندي خط تعادل كاوشي (HLOB) جهت ارضا قيد ضرب الاجل پروژه ارائه شده است. سپس با استفاده از برنامه ريزي غير خطي عدد صحيح (MINLP)، مدل كامل رياضي LOB جهت تاييد نتايج روش HLOB ارائه و حل شده است. اين تحقيق همچنين جهت بهينه سازي هزينه ي پروژه هاي تكراري با در نظر گرفتن تغيير در نرخ توليد فعاليت ها از مدل سيستم مورچگان حداكثري-حداقلي (MMAS) بهره مي گيرد. كارايي روش HLOB در زمانبندي پروژه هاي تكراري با فعاليت هاي سري و غير سري و در شرايط محدوديت منابع و عدم محدوديت منابع در زمانبندي چندين پروژه ي كوچك و بزرگ تاييد شده است. روش HLOB توانسته است به نتايج بهينه يا "نزديك به بهينه" در زمان اجراي بسيار كمتر نسبت به مدل رياضي برسد. بر اساس نتايج اين تحقيق، در نظر گرفتن تغيير نرخ در خلال پروژه و استفاده از مدل MMAS مجهز شده با ماجول زمانبندي HLOB، مي تواند بهبود قابل توجهي در بهينه سازي هزينه ي پروژه هاي تكراري داشته باشد. واژه‌ هاي كليدي : قوانين كاوشي؛ روش خط تعادل؛ بهينه سازي هزينه پروژه هاي تكراري ؛ تغيير در نرخ توليد فعاليت ها؛ ارضاي قيد ضرب الاجل