چكيده
چكيده
نظر به اينكه صنعت خودروسازي يكي از صنايع اساسي در زمينه اشتغال و سرمايه گذاري و از مهمترين نيروهاي محركه براي رشد اقتصادي در قرن بيستم از جمله در ايران مي باشد و در عصر حاضر تغيير و تحولات اقتصاد جهاني، ضرورت كارآيي فني جهت ارتقاء بنيه رقابتي در صنايع خودروسازي را اجتناب نايذير كرده است، تحقيق حاضر به برآورد تابع توليد و محاسبه و تحليل بهره وري عوامل توليد شركت سايپا، يكي از دو خودروساز بزرگ كشور پرداخته است.
در اين تحقيق با استفاده از داده هاي سري زماني و بكارگيري روش هاي اقتصادسنجي، رابطه ميان توليد و نهاده هاي سرمايه فيزيكي و سرمايه نيروي كار در قالب تابع توليد محصول و از نوع كاب داگلاس با دو متغير توضيحي سرمايه فيزيكي و سرمايه نيروي كار برآورد و پس از محاسبه بهره وري كل عوامل توليد، به روش شاخصهاي ديويژيا، نتايج تجزيه و تحليل شده است. براي اعتبار سنجي مدل ها در طول فرآيند تحقيق، از طريق مشخص كردن ميزان ضريب تعيين و ساير پارامترهاي صحت سنجي در اقتصاد سنجي نظير آماره t، DW و F و جهت اطمينان از عدم بروز رگرسيون كاذب آزمون ريشه واحد ديكي –فولرتعميم يافته ADF) ) استفاده شده است.
در اين پايان نامه با توجه به نتايج حاصله مبني بر نوسان در روند بهره وري كلي عوامل توليد طي سالهاي 1347 تا 1391 بررسي انطباق روند اين شاخص با وقايع داخلي بنگاه، تصميمات مديريتي و اتفاقاتي كه در محيط كلان كسب و كار در سطح كشور بوقوع پيوسته، نسبت به ارائه تحليل بهره وري كلي عوامل توليد سايپا در 5 دوره زماني اقدام شده است.
در پايان ضمن مروري بر بررسي بحرانها و چالشهايي كه صنعت خودرو با آنها مواجه است به راهكارهاي مقابله با تاثيرات منفي اين چالشها به منظور بقاي صنعت خودرو و رقابت پذيري آن در شرايط موجود و همچنين آمادگي اين صنعت براي پيوستن ايران به سازمان تجارت جهاني پرداخته شده است.
واژههاي كليدي: تابع توليد, كاب داگلاس, رگرسيون، بهره وري عوامل توليد، سرمايه دانش