چكيده ما در جهاني پر از تغييرات مخرب زندگي مي كنيم كه به موجب آن سازمان ها براي توليد ارزش بيشتر از طريق تركيب منحصر به فرد نوآوري، كيفيت، بهره وري فراخوانده مي شوند. اين منابع جديد ارزش را نمي توان بوسيله انجام بيش از حد فعاليت هاي تكراري يا سرهم بندي كردن مجدد منابع موجود بدست آورد، بلكه بايد مدل ها و الگو هاي جديد و تازه فكري جايگزين شوند. از اينرو رهبران سازماني بايد روش هاي جديد تفكر و عمل را در بين افراد، گروه ها و جوامع كاري رشد دهند. يكي از مناسب ترين روش ها براي جلوگيري از زوال و حفظ حيات سازماني، آشنايي با مسائل و موضوعات مختلف كسب و كار در يك محيط متغير يادگيري است، در نتيجه به نظر مي رسد كه يادگيرنده بودن و دانش آفريني براي بقاء و پيشرفت سازمان حياتي مي باشد. سازمان¬هايي موفق‎تر هستند كه زودتر، سريع‎تر و بهتر از رقبا ياد بگيرند. درست به همين دليل است كه مفهوم سازمان يادگيرنده و يادگيري سازماني در سال¬هاي اخير مطرح شده و رشد فزاينده‎اي داشته است. سازمان¬ها به جاي رفتارها و حركت¬هاي سنتي خود (كه در بهترين شكل آن در برگيرنده آموزش نيز ‎بود)، تبديل به سازماني شوند كه همواره ياد مي‎گيرند. لذا فقط سازمان هايي مي توانند ضرورت ها و تغييرات محيطي را به موقع پيش بيني نمايند كه بر يادگيري سازماني تمركز و تأكيد كنند. در اين تحقيق پس از مرور پيشينه موضوع و تعاريف مرتبط با يادگيري، يادگيري سازماني و سازمان يادگيرنده، مدل هاي مختلف موجود مورد بررسي و تحليل قرار گرفت. سپس با مصاحبه و مشورت چند تن از خبرگان و استفاده از مطالعه تطبيقي، مدل مبناي تحقيق معرفي گرديد و پس از طراحي پرسش‌نامه و دريافت نقطه نظرات اساتيد فن، پرسش‌نامه نهايي در اختيار واحد برنامه ريزي و كنترل پروژه توسعه دو مپنا قرار گرفت. سپس با جمع-آوري پرسش‌نامه¬ها و به كمك تحليل هاي آماري و روش حداقل مربعات جزئي، نتايج ارائه گرديد. با توجه به نتايج به دست آمده از تحقيق مي توان بيان كرد كه واحد برنامه ريزي و كنترل پروژه شركت توسعه دو مپنا از بُعد يادگيري سازماني، از ديدگاه افراد شاغل در واحد، در سطح متوسطي قرار دارد. همچنين در رتبه بندي و اولويت بندي مولفه هاي سازمان يادگيرنده، پاسخ¬دهندگان به پرسش‌نامه به ترتيب ابعاد: يادگيري مستمر، رهبري يادگيري، پژوهش و پرسشگري، يادگيري تيمي و همكاري، را در اولويت قرار داده اند. استنباط حاصل از بازخواني گزينه¬هاي مربوط به ساز و كارهاي ابعاد سازمان يادگيرنده نشانگر اين موضوع است كه يادگيري، دانش و نوآوري از جمله عواملي مي توانند باشند تا اين سازوكارها بيشتر از پيش عملي تر شوند. واژه‌هاي كليدي: يادگيري، يادگيري سازماني، سازمان يادگيرنده، بهبود مستمر، مديريت دانش