چكيده
چكيده :
امروزه همه سازمان ها داراي اهدافي در زمينه بقا، بهبود، رشد و توسعه هستند و براي تحقق اين اهداف برنامه ريزي مي كنند. حاصل اين برنامه ريز ي ها چيزي نيست به جز مجموعه اي از پروژه ها و طر ح ها كه بايد اجرا شوند تا نهايتا سازمان به اهداف خود دست يابد. اما مشكلي كه اغلب شركت ها با آن مواجه اند، نبود سازمان و نظامي براي مديريت اين پروژه ها و طرح ها است، به عبارت ديگر در اكثر شر كت ها متولي براي برنامه ريزي، اجرا و نظارت و كنترل بر عملكرد پروژه ها وجود ندارد و اغلب پروژه ها به صورت مجزا توسط واحدهاي مختلف، با صرف منابع و هزينه زياد و تجاوز از برنامه پيش بيني شده به اتمام مي رسند و در نهايت سازمان را از دستيابي به اهداف مقرر شده در زمان مشخص باز مي دارند. اين در حالي است كه دستيابي به اهداف در زمان مقرر براي سازمان ها منجر به مزيت رقابتي مي شود و تجاوز از زمان آن اهداف را از انتفاع خارج مي سازد. نبود نظام مديريت پروژه در سازمان اغلب به دليل عدم آگاهي مديران سازمان ها نسبت به اهميت و ارزش افزوده اي است كه اين مقوله ايجاد مي كند. سازمان هايي كه از قابليت بالايي در مديريت پروژه برخوردارند، قدرت بالايي در ايجاد تحول و دستيابي به اهداف رقابتي خود دارند.براي استقرار نظام مديريت پروژه در سازما نها بايد يك متولي و مركزي داراي قدرت در سازمان ايجاد نمود كه در آن پروژ ه هاي سازمان سياست گزاري و برنامه ريزي شده و تحت نظارت و كنترل قرار گيرد. در واقع چنين مركزي براي هدايت، هماهنگي و نظارت و كنترل پروژه ايجاد مي شود.در اين تحقيق سعي شده كه مسئوليتهاي كليدي اين واحد(مديريت پروژه ها) به عنوان ابزاري در اختيار مديران پروژه در جهت تحقق اهداف سازمان مورد بررسي قرار گيرند.به اين منظور در ابتدا روشهاي روشاول برنامه ريزي و كنترل پروژه و يك نمونه گزارش معمول كنترل پروژه آورده شده و سپس روشي جديد مبتني بر تركيب اين روشها جهت افزايش ميزان پيشرفت پروژه و كاهش هزينه ها معرفي شده است.
واژههاي كليدي:PMO ,پارتو,EVMS,برنامه ريزي و كنترل پروژه