چكيده
چكيده
در سال¬هاي اخير، مطالعه و بررسي تركيبات نانوكربني ( مانند الماس، گرافن، فولرين ، نانولوله-هاي كربني و همچنين مولكول¬هاي آلي ) بسيار مورد توجه قرار گرفته است. تركيبات كربني به عنوان مواد شيميايي كه شامل كربن هستند، تعريف مي¬شوند. از ميان تركيبات كربني ما به مطالعه¬ي خواص مغناطيسي و ساختاري دو تركيب نانوكربني به نام¬هاي مولكول المپيسين و نانولوله¬ي كربني (0,8) در مجاورت اتم¬هاي فلزات واسط (TM) d3 و با استفاده از نظريه¬ي تابعي چگالي پرداختيم. اتم¬هاي فلزات واسط را در فاصله¬ي مشخصي از نانولوله¬ي كربني (0,8( و مولكول المپيسين قرار داديم. محل جذب، انرژي چسبندگي، انتقال بار بين اتم¬هاي TM و زيرلايه، ممنتوم اسپيني و مداري تك اتم¬هاي TM جذب شده و گافHOMO-LUMO محاسبه شده است. به كمك محاسباتrelaxation در مولكول المپيسين و محاسبات بهينه¬سازي (optimization) در نانولوله¬ي كربني محل بهينه براي جذب تك اتم¬هاي TMمشخص شد. محاسبات انرژي چسبندگي نشان دادند كه بيشتر اتم¬هاي TM ( به جز اتم Mn ) در هر دو ساختار به شدت به سطح پيوند مي¬خورند. همچنين ديده مي¬شود كه انتقال بار الكتريكي از اتم هاي TM جذب شده به هر دو ساختار اتفاق مي¬افتد و اين انتقال بار به مولكول المپيسين و نانولوله¬هاي كربني از Sc تا Ni بهاستثناي Mn كاهش مي¬يابد. محاسبات مغناطيسي نشان دادند كه ممنتوم اسپيني اتم¬هاي TM جذب شده روي مولكول المپيسين از Sc تا Cr افزايش و از Mn تا Ni كاهش مي¬يابد نسبت به حالت آزاد و در نانولوله¬ي كربني از Sc تا Ni نسبت به حالت آزاد افزايش مي¬يابد. ممنتوم مداري اتم هاي Fe، Co و Mn روي مولكول المپيسين و اتم¬هاي Co و Fe روي نانولوله¬ي كربني به ترتيب بيشترين مقادير ممنتوم مداري را نشان دادند و ممنتوم مداري ساير اتم¬هاي TM جذب شده روي اين دو ساختار نزديك به صفر بود. در آخر انرژي گافHOMO-LUMO براي هر دو ساختار در حالت ايزوله و وقتي اتم هاي TM را اضافه كرديم، محاسبه شد و مشخص شد كه بعد از اضافه شدن اتم¬هاي TM اين گاف كوچك شده و در نتيجه واكنش¬پذيري اين ساختارها بيشتر و پايدارتر مي¬باشند.
واژههاي كليدي: تركيبات نانوكربني، مولكول المپيسين، نانولوله¬ي كربني، نظريه¬ي تابعي چگالي