2569

2569

بررسي مشاركت مردمي در مديريت جمع آوري و تفكيك از مبدا پسماند خانگي درناحيه چهار منطقه هفت شهرداري تهران

كارشناسي ارشد

برنامه ريزي شهري

بهمن1394

بهمن1394

دكترسيد مجيد مفيدي شميراني

دكترمصطفي بهزادفر

معماري و شهرسازي

چكيده مشاركت مردمي در شهرسازي نوين به ويژه در كشورهاي توسعه يافته در صدر برنامه ريزي هاي شهري قرار گرفته، اما در كشورهاي درحال توسعه نقش شهروندان و مشاركت آنها در پروژه هاي مرتبط با شهرسازي مورد غفلت قرار گرفته است و مردم كمتر خود را مسئول مي دانند تا در تصميم گيري ها شركت نمايند.در بحراني كه حجم توليد زباله به هزاران تن مي رسد ودرصد جمع آوري صحيح و نظارت بر آن در كشور بسيار ناچيز مي باشد كه در صورت برنامه ريزي و تحقق آن، هزينه هاي سنگيني را به بخش مديريت شهري تحميل مي نمايد،بنابراين تفكيك از مبدا، وبهره برداري از حس مشاركتهاي مردم در كاهش چالشهاي مديريتي در امر زباله مي تواند باعث صرفه جويي و كاهش قابل توجه هزينه هاي مديريت مواد زائد جامد مي شود. از آنجا كه نظارت شهروندي عالي ترين سطح مشاركت است و مردم را در تصميم گيري دخالت مي دهد، مي توان با شناخت چنين مشاركتي موفقيت مسئولين را در فرهنگ سازي مردم در اجراي طرح مديريت پسماند ارزيابي كرد. در اين پژوهش سعي شده است تا با بررسي ميزان فعاليت مردم در مديريت پسماند به نقش و اهميت مشاركت مردمي نيز پرداخته و تاثير اين همياري را در بهبود فعاليت هاي شهرداري و ارائه خدمات بررسي مي كند. يكي از اهداف اين پژوهش بررسي نقش آموزش و اطلاع رساني، فرهنگ سازي و اصلاح الگوي مصرف در جمع آوري و تفكيك از مبدا پسماند خانگي مي باشد. از اين روي با توجه به موارد فوق اين پايان نامه در 6 فصل تنظيم شده است؛ پس از ارائه كليات پژوهش در فصل اول به تعاريف واژگان كليدي مربوط به پسماند، مشاركت و معرفي بخش هاي مختلف مديريت پسماند و سوابق خارجي و داخلي در رابطه با موضوع مورد بحث در فصل دوم پرداخته شد. پس از شناخت نمونه مورد مطالعه و روش شناسي، در ادامه با استفاده از پرسشنامه، اطلاعات مربوطه جمع آوري شده و داده هاي تحقيق در محيط نرم افزار spss وارد گرديد و از طريق آزمون هاي همبستگي پيرسون، كلموگروف اسميرنوف و تحليل رگرسيون چند متغيرهمورد بررسي و تحليل قرار گرفت. اين تحقيق بر دو فرض استوار است؛ فرض اول ميزان مشاركت مردمي در مديريت جمع آوري و تفكيك از مبدا ارتباط دارد و فرض دوم اينكه آموزش و اطلاع رساني، فرهنگ سازي و اصلاح الگوي مصرف به عنوان مولفه هاي مستقل در جمع آوري و تفكيك از مبدا زباله تاثير گذارند. آنچه از نتايج تحليل ها و فرضيات بدست آمد؛ وجود همبستگي مثبت و رابطه معنادار ميان همه مولفه ها مي باشد چناچه مشاركت، آموزش و اطلاع زساني و فرهنگ سازي به ترتيب بيشترين تاثير را در مديريت جمع آوري و تفكيك از مبدا پسماند خانگي دارند و كمترين تاثير نيز متعلق به مولفه اصلاح الگوي مصرف گزارش شد. واژه هاي كليدي:مشاركت مردمي، جمع آوري پسماند، تفكيك از مبدا، ناحيه چهار، منطقه هفت شهرداري تهران.