28266

ارائه الگوي مفهومي براي تقويت هوش فرهنگي در تعاملات تجاري بين المللي

كارشناسي ارشد

مديريت تكنولوژي

1399

1401/12/9

امير ذاكري

حميدرضا نورعليزاده

مهندسي پيشرفت

امروزه صادرات در اقتصاد جهاني نياز اساسي براي رشد اقتصادي هر كشور است همچنين عامل فراهم آوردن فرصتهاي اشتغال در كشورها است كه براي حفظ و تقويت اين عامل، هر شركت بايد تمهيداتي متناسب با محصول و هدف صادراتي خود را به كار ببرد. بين المللي سازي را بازتاب منافع و اشتياق كارآفرينان براي فعاليت بر مبناي فرصت هاي موجود بازار خارجي تعريف كرده اند. در اين بين ، بهره برداري از مزيت رقابتي بازار جديد، دسترسي بيشتر و سريعتر به مشتريان براي معرفي محصول، افزايش درآمد، دسترسي به فناوري هاي جديد و كوتاه شدن كانال هاي ارتباطي بين مشتري و بازار، از مزاياي بين المللي سازي محسوب مي شود. مهمترين ويژگي جهان امروز را شايد بتوان تنوع و تكثر افراد با انديشه ‌هاي مختلف دانست، وجود افرادي كه توانايي درك عميق فرهنگ هاي مختلف و برقراري ارتباط را داشته باشند بسيار حائز اهميت است. از جمله شايستگي هاي لازم كارآفرينان براي حضور در عرصه بين المللي، بهره‌ مندي از توانايي درك محيط خارجي است كه به اين توانايي هوش فرهنگي مي گويند. هدف اين پژوهش بررسي وضعيت هوش فرهنگي كارآفرينان و متصديان امر صادرات، شناسايي عوامل موثر و ارائه راهكار براي تقويت هوش فرهنگي در افراد به هنگام تعاملات تجاري بين المللي مي باشد. بدين منظور مصاحبه هاي عميق با كارآفرينان و كارشناسان امر صادرات داراي تحصيلات و تجربه مرتبط با تعاملات بين المللي انجام شد. از هر مصاحبه نكات و نقطه نظرات كليدي بدست آمد و همچنين مطالب هر مصاحبه راهنمايي براي بهتر كردن مصاحبه بعدي بود. با توجه به تحليل داده هاي برآمده از مصاحبه ها در اين پژوهش، به اين نتيجه مي رسيم كه ميزان هوش فرهنگي در افراد به عوامل متعددي بستگي دارد كه شناسايي آنها لازمه رسيدن به راه حل مناسب براي تقويت هوش فرهنگي در افراد و شركت هاي ايراني است. در اين ميان يكسري عوامل بطور مستقيم و برخي بطور غير مستقيم بر مقوله محوري پژوهش كه ميزان هوش فرهنگي در افراد است تاثير مي گذارند. همچنين از اطلاعات حوزه‌هاي ديگري مانند روان‌شناسي، جامعه‌شناسي و علوم اعصاب براي تعميق درك خود از تأثير هوش فرهنگي بر تعاملات تجاري استفاده كرديم. با تحليل داده ها بر اساس روش گراندد تئوري از طريق سه مرحله كدگذاري كليدواژها و غربالگري از جملات كلي به مفاهيم و سپس مقولات دقيق تر، مقوله هاي كليدي احصاء گرديد. مقولات نهايي در قالب سه دسته بندي علّي، زمينه اي و محيطي جداسازي شد تا سهم تاثير هريك بر هوش فرهنگي افراد بهتر مشخص شود. مدل پارادايمي نشان دهنده جريان فرايندها و فعاليت هايي است كه در بستر مطالعه اتفاق افتاده است. مدل استخراج شده در اين پژوهش، مدل تقويت هوش فرهنگي در تعاملات تجاري بين المللي است كه براساس يافته هاي اين پژوهش به دست آمده است. مدل پژوهش كه با استفاده از مقولات نهايي بدست آمده است نشان مي دهد كه ويژگي هاي شخصيتي و پيشينه خانوادگي بعنوان مقولات علّي و زمينه اي بطور مستقيم بر روي پديده محوري (هوش فرهنگي و تعاملات بين المللي) تاثير دارند، همچنين ثبات اقتصادي و ميزان روابط تجاري و سياسي ايران با دول خارجي به عنوان مقوله محيطي بر روي پديده محوري و بر روي راهبردهاي اتخاذي تاثير مي گذارند. از اين رو مي توان نتيجه گرفت، توجه به انتخاب افراد مناسب با درجه بالايي از هوش فرهنگي توسط شركت ها و همچنين ارائه آموزش هاي لازم فرهنگي، دو راهبرد اصلي براي تقويت هوش فرهنگي و تقويت توان صادراتي هر شركت مي باشد.

1402/02/17

Provide a model to strengthen cultural intelligence in international business interactions

2/28/2024 12:00:00 AM

Today, export in the global economy is a basic need for the economic growth of any country and also a factor to provide employment opportunities in countries. In order to strengthen this factor, each company must use appropriate capabilities based on its export purposes. Internationalization has been defined as a reflection of the interests and enthusiasm of entrepreneurs to operate based on the existing opportunities of the foreign market. Access to competitive advantage of the new market, increasing income, access to new technologies and shortening the communication channels between the customer and the market are the other benefits of internationalization. The most important feature of today's world is diversity of the people with different thoughts and cultures. In such world, the presence of the ones who has a deep understanding of different cultures and can establish relationship with them is very important. One of the necessary competencies that international entrepreneurs should have, is Cultural Intelligence. The main goal of this research is to find elements that affect cultural intelligence and suggest some strategies to strengthen the CQ of Iranian people who involve in international interactions. For this purpose, in-depth interviews were conducted with entrepreneurs and export experts with experience related to international interactions. Key points were obtained from each interview, and the content of each interview was a guide to improve the next interview. According to the analysis of the data obtained from the interviews in this research, we come to the conclusion that the level of cultural intelligence in people depends on several factors that the identification of each one is necessary to reach a suitable solution to strengthen cultural intelligence in Iranian people and companies. A number of this factors directly and some indirectly affect the main phenomenon of the research. Also we used information from another fields like Psychology, sociology and neuroscience to deepen our understanding of CQ's impact on interactions. By analyzing the data based on the grounded theory method, key categories were collected through three stages of coding and then main concepts obtained from general sentences. The final categories were separated in the form of personal, contextual and environmental categories so that the impact of each on cultural intelligence is better. The paradigm model shows the flow of processes and activities that happened in the context of the study. The model extracted in this research is the model of strengthening cultural intelligence in international business interactions, which was obtained based on the findings of this research. The model obtained from this research shows that characteristic features and family background have direct impact on the main phenomenon of our model (CQ and international interaction). Therefore, it can be concluded that paying attention to the selection of suitable people with a high degree of cultural intelligence by companies and also providing necessary cultural training are two main strategies to strengthen cultural intelligence and strengthen the export power of each company. Also Economic stability and the extent of Iran's commercial and political relations with foreign countries as an environmental category affect the central phenomenon and the adopted strategies.

هوش فرهنگي , بين المللي سازي , توسعه صادرات , تعاملات تجاري

Cultural intelligence , Internationalization , Export development , Business interactions

Javad Hakimi Toussi

Amir Zakery