چكيده
هدف از نگارش اين تحقيق ، تخمين تابع توليد بمنظور محاسبه بازده به مقياس و تحولات فني توليـد براي سالهاي 1381-1376 ، با استفاده از آمـار سري زماني ـ مقطعي مي باشد . داده هاي برگرفته از پنج صنعت توليدي داروسازي ، مواد غـذائي ، مواد شيميائي ، لوازم خانگي و كاني غيرفلزات طي سالهاي مورد بررسي با حجم نمونه 54 جهت صنعت توليد كاني و غيرفلزات ، 46 جهت صنعت توليد مواد شيميائي و 24 جهت سه صنعت ديگر است . براي تخمين ميزان توليد و ميزان بستگي حجم آن به نهاده هاي سرمايه و نيروي كار از تابع توليد كاب داگلاس كه يك حالت كلي و عمومي است و از محدوديت كمتري نسبت به توابع ديگر برخوردار است ، استفاده مي شود . البته لازم به ذكر است كه روشهاي نوين همگي تائيد كننده كاربري از توابع توليد غيرخطي مي باشند كه با بيان تعاريفي از توابع توليد ديگر در فصل 3 ، امكان مقايسه آنها و انتخاب ساده ترين ، دقيق ترين و در عين حال مناسب ترين آنها را به خواننده داده ايم .
علي ايحال در فصل 3 ، با بيان تاريخچه ، مفاهيم و تعريف كلي از تابع كاب داگلاس و آشنائي جامع با اين تابع در فصل 4 به كمك مفاهيم معرفي شده و اطلاعات در دسترس به بررسي عملي و آزمون فرض ها و سوالات مطرح شده در صنايع منتخب پرداخته ايم كه در فصل 5 نتايج بدست آمده را بصورت خلاصه جمع بندي و ارائه داده ايم .
لازم به ذكر است كه در فصل 2 ، با تعريف و بيان انواع تكنولوژي هاي فني توليد ، سعي به آشنا شدن با مفاهيم آنها و نحوه تاثير و بكارگيري در تابع توليد كاب داگلاس نموده ايم كه در فصل 3 با كاربردهاي اين نوع تكنولوژيها بر روي تابع فوق نيز آشنا خواهيم شد .
تخمين ضرايب رگرسيون به روش حداقل مربعات صورت گرفته كه با محاسبه واريانس ها و ضريب تعيين در هر يك از قسمت هاي مورد مطالعه ، مي توان به دقت و نيكوئي برازش منحني1 رگرس شده اشاره كرد .
نتايج حاكي از بازده نسبت به مقياس صعودي در سه صنعت توليدي داروسازي ، مواد غـذائي و مواد شيميائي ، بازده نسبت به مقياس ثابت در صنعت توليد لوازم خانگي و بازده نسبت به مقياس كاهنده در صنعت توليد غيرفلزات و كاني مي باشد .
نهاده هاي مورد بررسي ، جهت تخمين ميزان توليد ، نيروي كار و سرمايه مي باشند كه آزمون هاي بعمل آمده نيـز مويد تاثيـر عوامل فوق در افزايش بازدهي و كارائي توليد مي باشند .