چكيده
چكيده :
بحث پيشروي كناري ،(CAM) يكي از مهمترين مسايل قابل طرح در عمليات ماشينكاري به كمك كامپيوتر
ناميده مي شود. تغيير در اين عدد موجب تغيير Stepover ابزار بهنگام پيمايش سطوح است كه اصطلاحا
در زمان ماشينكاري، كيفيت سطح و ... مي شود. در اين پايان نامه جهت انتخاب اين عدد شرايط زيادي از
جمله زاويه و انحناي سطح، قطر ابزار، عمق برش، جنس ابزار و قطعه كار و صافي سطح در نظر گرفته شده
است. در اغلب موارد مهمترين ملاكها براي انتخاب اين عدد نتايج تجربي و كيفيتي مي باشد.
در اين پايان نامه ابتدا به شرح تفصيلي موضوع و همچنين كارهايي كه تا بحال در اين زمينه انجام شده است
پرداخته شده و دقت روابط معرفي شده توسط ديگر نويسندگان را مورد مقايسه قرار گرفته است. سپس به
بررسي تاثير تغييرات انحناي سطح بر روي مقدار واقعي پيمايش جانبي ابزار پرداخته و در ادامه رابطه اي
يك سطح Stepover جهت محاسبه مقدار پيمايش جانبي ابزار معرفي شده است. براي مقايسه اثر تغييرات
سه CNC در يك عمليات ماشينكاري Iso-planar زين اسبي در نظر گرفته شده و با استفاده از استراتژي
محوره بصورت تجربي بكار گرفته شده است و پارامترهاي صافي سطح و زمان ماشينكاري مقايسه گرديده.
نتايج حاصله نشان مي دهد روابط ساده تر سطوح تخت مي تواند با دقت خوبي براي سطوح با فرم آزاد نيز
استفاده شود.
از طرفي استراتژيهاي توليد مسير ابزار را مي توان به دسته هاي مختلفي تقسيم بندي نمود، كه هر يك از
اين استراتژيها شرايط ماشينكاري را متاثر از خود مي نمايند. در ادامه اين پايان نامه به مقايسه استراتژيهاي
كه پر كاربردترين استراتژيها جهت ماشينكاري سطوح Gauss map و Iso-planar ، Iso-parametric
با فرم آزاد مي باشند پرداخته شده است. استراتژيهاي انتخاب شده جزء استراتژيهاي متداولي مي باشند كه
از آنها استفاده مي شود. براي مقايسه استراتژيهاي فوق الذكر مجددا يك سطح CAM در اكثر نرم افزارهاي
سه محوره در نظر گرفته شده است. در اين بررسي صافي سطح، CNC زين اسبي، در عمليات ماشينكاري
زمان ماشينكاري، طول مسير ابزار، و تعداد ليفتها براي روشهاي اشاره شده مقايسه گرديده است. نتايج
استراتژي ،Iso-planar حاصل از اندازه گيريهاي انجام شده نشان مي دهد كه به طور كلي استراتژي
مناسب تري جهت ماشينكاري سطوح با فرم آزاد مي باشد.
