-
شماره ركورد
7752
-
شماره راهنما(اين فيلد مربوط به كارشناس ميباشد لطفا آن را خالي بگذاريد)
7752
-
پديد آورنده
بهبود زندآوه
-
عنوان
مجموعه فرهنگي و آموزشي وليعصر(با رويكرد آموزش غير متمركز در محيط هاي آموزشي از ديدگاه روانشناسي انسانگرا و فطري)
-
مقطع تحصيلي
كارشناسي ارشد
-
رشته تحصيلي
معماري و شهرسازي
-
سال تحصيل
1389
-
تاريخ دفاع
1389
-
استاد راهنما
كريم مردمي
-
چكيده
چكيده:
مجموعه فرهنگي و آموزشي در برخي موارد با نام هاي مدارس تمام وقت ،مدارس توسعه دهنده خدمات يا مدارس
اجتماعي خوانده مي شوند.در اين مجموعه كه آموزش هاي مرسوم را كه در يك مدرسه وجود دارد با دامنه وسيعي از
فعاليت هاي مورد نياز جامعه حمايت وفرصت هايي را براي توسعه و ارتقاء يادگيري افراد فراهم مي سازد.
رويكرد اجتماعي به طراحي محيط هاي فرهنگي، ريشه هاي خود را در اواخر قرن نوزدهم و همزمان با بر قراري سكونتهاي
شهري در اين دوران باز مي گردد و در اوايل قرن بيستم برخي نظريه پردازان اجتماعي مانند"جان ديويي 2" اعتقاد داشتند
كه مدارس كارايي لازم خود را ندارند. بنابراين در جستجوي فراهم آوردن فرصتهايي براي عمومي نمودن مدارس و قرار
دادن آنها در مركز و متن زندگي اجتماعي بودند.
ديگر جنبش هاي آموزش اجتماعي از فعاليت هاي"چالرز استوارت موت 3" نشات گرفت كه در حدود سالهاي 1930 توجه
عموم را به اين موضوع جلب نمود. هدف"استوارت" ساختن مدارس به صورت اجتماعي، آموزشي و مركز تفريحي اجتماع
بود كه بچه ها را در زندگي اجتماعي شركت دهد.
در دهه گذشته نيز مدارس اجتماعي و توجه به آنها در توسعه تحقيقي و كاربردي آنها رو به افزايش بوده است و مدلهاي
متفاوتي از آنها ساخته شده و يا در حال ساخته شدن است چرا كه مشاركت خانواده ها و ديگر اعضاي جامعه به عنوان يك
امر حياتي در امر آموزش موفق افراد پذيرفته شده است و خانواده ها، معلمان، مديران، و محققان بر اين اتفاق نظر دارند
كه مشاركت خانواده ها تاثير محسوس و قابل ملاحظه اي بر آموزش بچه ها مي گذارد. و هرچه اين مشاركت بيشتر باشد
ميزان يافته ها و دريافتهاي بچه ها از مدرسه بيشتر مي شود.
محققاني كه در الگوي مجموعه فرهنگي و آموزشي، را به عنوان الگوهاي مناسب براي ساختن فضاهاي مدرسه پيشنهاد
مي نمايند، معتقدند زماني كه محيط آموزشي به عنوان بخش مهمي از اجتماع شناخته شود و وقتي محيط آموزشي نقش
فعال و تاثيرگذار خود را باز يابد، مي توان انتظار بالا رفتن ارزش هاي اخلاقي از جامعه را داشت؛ و اعضاء جامعه مشاركت
بيشتري در فعاليت هاي آموزشي دارند و كلاس هاي درس خدمات خود را به سوي جامعه مي گشايد و جامعه بيشتر از
مدرسه و نقش آن آگاه خواهد بود. از ديگر موارد قابل ذكر مي توان به بيشتر شدن رابطه ميان جامعه ، معلمان و افراد
يادگيرنده به عنوان يك مركز اجتماعي، فراهم آمدن فرصت هاي يادگيري براي سنين مختلف و در كنار يكديگر، امكان
استفاده از مهارت هاي افراد در جامعه و تقويت آگاهي افراد از اجتماع اطراف خود اشاره نمود.
لذا مجموعه هاي فرهنگي و آموزشي نقش بسيار مهم و تاثير گذاري در زندگي افراد، خانواده ها و اجتماع دارد.تا يك
شبكه گسترده را براي حمايتهاي لازم در جهت رشد مؤثر دوران جواني بچه ها فراهم سازد. برخي از برنامه هايي كه در
مجموعه هاي فرهنگي و آموزشي وجود دارد. مشتمل بر فعاليت هاي فوق برنامه، برنامه هاي فرهنگي- هنري- خدمات
اجتماعي - آموزشي و تا حدودي تجاري... مي باشد. در بسياري نمونه ها- مجموعه هاي فرهنگي و آموزشي نه تنها در
ساعات روز ، بلكه در بعد از آن، يعني شب و آخر هفته ها نيز در تمام طول سال فعاليت مي نمايند.و جمعيتي كه آنها
تحت پوشش خود قرار مي دهند، دانش آموزان، دانشجويان و كليه افرادي كه علاقه مند به يادگيري رشته هاي هنري
هستند. درگروهاي مختلف سني نيز مي باشد.براي طراحي اين مدارس تنها يك راه وجود ندارد چرا كه مي بايست نيازهاي
افراد،خانواده ها و اجتماع به طور كامل مشخص شود و با در نظرگرفتن امكانات به طرح آن پرداخته شود.
مجموعه هاي فرهنگي و آموزشي فرصت هايي را براي مشاركت اجتماع فراهم مي سازند. اما تمام گروه هاي شركت كننده
در اين فرايند بر يك هدف مشترك هدايت مي شوند.و آن فراهم آورن شرايط لازم براي يادگيري و مشاركت بهتر افراد و
اجتماع اطراف آنها ست.البته با در نظر گرفتن اين مطلب كه مشاركت تنها به معني استفاده عام از امكانات مجموعه يا
اجتماع نيست بلكه منعكس كننده تعاملات علمي و تقويت روابط اجتماعي نيزمي باشد.
كليد واژه: نيازهاي انساني – انگيزه دورني - آموزش غير متمركز- روانشناسي انسانگرا- فطرت انسان
-
لينک به اين مدرک :