8390

8390

ساماندهي و احيا محور مسجد جامع قم تا امامزاده حمزه با تاكيد بر نقش مسجد جامع (با تكيه بر اصول پياده مداري)

كارشناسي ارشد

شهرسازي (گرايش طراحي شهري)

١٣٩٠

١٣٩٠

دكتر سيد مجيد مفيدي شميراني

چكيده بافت هاي تاريخي براي اينكه بتوانند به نقش حياتي خود در شهرها ادامه دهند، بايد اين توانايي را داشته باشند كه روح زمان حاضر را نيز القاء و بيان نمايند. قدر مسلم اينكه هر بافت تاريخي در درجه اول تنها به واسطه عمر طولاني خود و اينكه جلوه اي بارز از فرهنگ و فضاي زيست اقوام گذشته است، واجد ارزش مي باشد و پيوندي استوار و ناگسستني با فرهنگ جامعه و الگوهاي رفتاري دارد. اما تنها قديمي و كهنه بودن يك بافت و تعلق آن به گذشته يك قوم بدون اينكه ارتباطي با زندگي مردم در حال حاضر داشته باشد، نمي تواند تداوم حيات بافت تاريخي را تضمين كند. از آنجا كه اصلي ترين عاملي كه مي تواند يك بافت تاريخي را حفظ كند، ساختار كلي و استخوان بندي آن است، مي توان از اين استخوان بندي رشته اي استوار براي برقراري پيوند با جلوه هاي كنوني زندگي شهر ساخت. با توجه به اينكه استخوان بندي بافت هاي قديمي شاخص ترين و ارزشمندترين عناصر بافت را مانند ستون هايي پيوسته نگه مي دارند و پيكر مكمل آنها توده هاي در برگيرنده اين عناصر شاخص است. مي توان گفت جريان زندگي شهروندان و پويايي و تحرك آنها در بافت نيز همچون رگ هاي تغذيه كننده بافت را زنده و استوار نگاه ميدارد. احياء محور هاي قديمي شهر به عنوان پياده راهي زنده هدفي است در جهت حفظ و ماندگاري ارزشهاي تاريخي و فرهنگي شهر. پياده راه ها فضاهايي هستند كه مي توانند به وجود آورنده تصوير دهني مشخصي در ذهن شهروندان باشند. اين فضاها رونق فعاليت هاي اقتصادي و تجديد حيات در مراكز شهرها را به دنبال دارند. لذا وجود ويژگيهاي و خصوصياتي كه پياده راه از يك فضاي صرفاً عبوري تبديل به يك فضاي شهري خوب جهت مكث و حضور بيشتر شهروندان به عنوان يك قرارگاه رفتاري بنمايد، ضروري خواهد بود. در اين پروژه، با عنوان "ساماندهي محور مسجد جامع قم تا امامزاده شاه حمزه با تاكيد بر نقش مسجد جامع بر مبناي اصول پياده مداري" با توجه به مواجه بودن با يك بافت كهن تاريخي و يك ساختار واجد ارزش براي ساماندهي و باززنده سازي محيط مذكور، رعايت نكات قابل توجه در مبحث پياده راه ها مورد توجه قرار گرفته است. بر اين اساس اين پايان نامه، با روش مطالعه كتابخانه اي، مشاهدات ميداني و تحليل صورت گرفته است. فصل اول به كليات تحقيق و فصل دوم به بررسي مباني نظري براساس سه محور پياده راه، كيفيت هاي طراحي شهري در بافت هاي قديم و انواع مداخلات مرمتي شهر مي پردازد. فصل سوم درباره تجاربي از احياء و ساماندهي بافت قديمي و پياده راه ها است. فصل چهارم و پنجم نيز به شناخت و تجزيه و تحليل بافت اختصاص دارد و بالاخره در فصل آخر به راهكارهاي طراحي محور پرداخته شده است.