-
شماره ركورد
8859
-
شماره راهنما(اين فيلد مربوط به كارشناس ميباشد لطفا آن را خالي بگذاريد)
8859
-
پديد آورنده
محمدحسين رضواني
-
عنوان
شيوههاي خودسازمانده براي شبكههاي پوششي با الهام از نظريههاي اقتصاد خُرد
-
مقطع تحصيلي
دكتري
-
رشته تحصيلي
كامپيوتر- گرايش معماري سيستمهاي كامپيوتري
-
سال تحصيل
خرداد ماه 1390
-
تاريخ دفاع
خرداد ماه 1390
-
استاد راهنما
دكتر مرتضي آنالويي
-
چكيده
چكيده
چندپخشي پوششي، يا همان چندپخشي در لايه ي كاربرد، راه حلي ا ست كه براي توزيع محتوا (همچون ويديو و
همايش از راه دور ) در شبكه هاي بزرگ نظير به نظير، مورد استفاده قرار مي گيرد . از آن جا كه كاربران، معمولاً
متعلق به حوزه هاي مديريتي متفاوتي هستند، بنابراين مايل به همكاري با يكديگر نمي باشند. اين، بدان معنا است
كه كاربر ان، بيشتر تمايل دارند خدمات را از ديگران دريافت كنند و كم تر تمايل به ارسال دارند . طبيعتاً اين پديده
منجر به كاهش يافتن گذردهي كل سيستم شده و كارايي شبكه را كاهش مي دهد . يكي از مهم ترين مباحث
شبكه هاي چندپخشي پوششي ، همانا عبارت است از طراحي سازوكارهايي كه قادر باشند از خودخواهي ذاتي
كاربران، در جهت بيشينه ساختن مطلوبيت كل سيستم، بهر هبرداري نمايند.
ما معتقديم كه اين مسأله مي تواند با نظريه هاي موجود در علم اقتصاد خرد، مورد رسيدگي قرار بگيرد . هدف اصلي
اين نظريه ها، بيشينه ساختن رفاه عمومي افراد جامعه است . همچنين، اقتصاد خرد، بهترين ابزار رياضي است كه به
كمك آن مي توان وابستگي هاي پنهان موجود بين تقاضاهاي خدمات گوناگون شبكه را مورد بررسي و تدقيق قرار
داد. ما بر اين اساس، يك سيستم اقتصادي رقابتي ، متشكل از الگوريت مهاي پويا طراحي نمود هايم تا تعدادي خدمت
را از طريق خدمتگزارهاي آغازين، براي كاربران شبكه فراهم كند . در اين سيستم اقتصادي، پهناي باند مورد نياز
در نظر گرفته مي شود. خدمتگزارهاي آغازين و كاربراني كه خدمات را به ساير افراد « كالا » هر خدمت به عنوان
را بازي مي كنند. « مصرف كننده » را بازي مي كنند و همه ي كارب ران شبكه نيز نقش « توليدكننده » پخش مي كنند، نقش
انجام مي گيرد . در روش « غير استراتژيك » و « استراتژيك » در اين سيستم، مدل سازي رفتار كاربران به دو شيوه ي
استراتژيك، كاربران شبكه بازيكناني انگاشت ه مي شوند كه به دنبال بيشينه نمودن مطلوبيت خود، با توجه به حركات
ساير بازيكنان ، هستند . ليكن در روش غيراستراتژيك، كاربران هيچ توجهي به حركت هاي انجام شده توسط
و براي مدل سازي غيراستراتژيك از « نظريه ي طراحي سازوكار » سايرين ندارند . ما براي مدل سازي استراتژيك از
استفاده م يكنيم. « نظري هي توليدكننده-مصر فكننده »
« جدا شدن » و « پيوستن » يكي از نوآوري هاي اصلي اين رساله، طراحي الگوريتم هاي خودسا زمان براي عمليات
كاربران مي باشد. مقياس پذير بودن و همگرا شدن اين الگوريتم ها به نقطه ي تعادل مورد اثبات قرار گرفته است .
همچنين، به هر دو طريق نظري و شبي هسازي، نشان داد هايم كه اين الگوريت مها منجر به بهبود كارايي شبكه در قالب
معيارهاي اتّساع مسير، فشار وارده بر اتصالات فيزيكي و نيز گذردهي شبكه مي گردند . همچنين، اين رساله از
به عنوان معياري براي ارزيابي كارايي شبك هي چندپخشي پوششي استفاده كرده است. راه حل « رفاه عمومي » مفهوم
ارائه شده، باعث بيشينه شدن نرخ خدمات دريافتي توسط كاربران گرديده و بدين ترتيب، از ديدگاه اقتصاد خرد،
منجر به بيشينه شدن رفاه عمومي جامعه مي گردد.
واژ ههاي كليدي: شبك هي پوششي، چندپخشي، خودسازمان بودن، تخصيص منابع، اقتصاد خرد.
-
لينک به اين مدرک :