چكيده
پيشگفتار
رشد شتابان شهرنشيني در جهان امروز، تداوم آن در آينده و رشد حيرت آور چشمگير كلان شهرها به ويژه در كشورهاي در حال توسعه و پيامدهاي زيانبار آن براي ساكنان اين مناطق از مهم ترين دغدغههاي طراحان و برنامه ريزان است جايي كه روند غير قابل كنترل اين توسعه هاي بي توجه به زيرساخت ها و خدمات، شهر ها را به موجودات رونده اي بدل كرده است كه بي قاعده رشد مي كنند. با رشد جمعيت توسعه ي كالبدي شهر با هدف تمركز زدايي اولين راهكاريست كه پيش روي برنامه ريزان است در حالي كه كمترين اقدامي به منظور توزيع خدمات اتفاق نمي افتد. در اين ميان به منظور رفع مشكلات توسعه هاي بي رويه نظريات به سمت ظرفيت هاي دروني شهر سوق پيدا كرده است و استفاده از پتانسيل هاي مغفول شهر در اولويت قرار گرفته جايي كه نظرياتي چون توسعه ي ميان افزا توجهات را به اراضي بازيافتي و يا نيازمند بازسازي درون شهر معطوف مي كند.
شهر اراك نيز كه از جمله شهر هاي معاصر است كه با نقشه ي از پيش طراحي شده پايه گذاري شده است. هسته ي اوليه اين شهر با ساختاري شطرنجي در مركز بافت كنوني قرار گرفته است اما اين هسته هم مانند ساير شهر هاي جهان سومي متاثر از دوران مدرن و توسعه هاي اجتناب ناپذير آن دستخوش تغييراتي شده است به گونه اي كه خيابان كشي هاي دهه هاي 20و 30 خورشيدي لبه هاي بافت تاريخي و توسعه هاي آتي را به وضوح آشكار مي كند.
در اين ميان هسته ي تاريخي با حفظ پويايي و سرزندگي خود خصوصا درحوزه ي فعاليتي مركز توجه و تمركز شهروندان نيز هست، حال آنكه كالبد به ميزان استفاده از آن، پاسخگويي ندارد. اينجاست كه نظريات نوين مرمت شهري راهكارهاي ميانه اي را به منظور بازگرداندن كيفيت محيط شهري ارائه مي دهند.
اين نوشتار بر آنست تا با استفاده از رويكرد هاي نوين به حل مشكلات مراكز شهري سنتي و ارائه ي طرحي ميانه اي (طرح شهري- معماري) راهكاري جهت رفع اين مشكلات بپردازد.