چکيده
تغييرات در پروژه هاي ساخت جزء عوامل غيرقابل اجتناب هستند. در صورت توجه و مديريت صحيح اين موارد، مي توان آنها را در جهت رسيدن به اهداف پروژه هدايت كرد و در غير اين صورت، اثرات منفي بر پروژه خواهند داشت. از جمله اثرات منفي تغييرات مديريت نشده مي توان به كاهش كيفيت، افزايش هزينه و زمان اشاره كرد. همچنين، در صورت شناسايي به موقع و مديريت صحيح تغييرات، عامل ايجاد تاثيرات مثبت از جمله استفاده از علم روز دنيا و تكنولوژي، مهندسي ارزش و غيره در پروژه هاي ساخت هستند. مدل سازي اطلاعات ساختمان (BIM)، مزاياي قابل توجهي در هماهنگي تغييرات يك مدل را ارائه مي دهد. اين سيستم يك تحول انقلابي است كه به تغيير صنعت معماري، مهندسي، ساخت و ساز سرعت بخشيده است و عدم به كارگيري گسترده آن در كشور ما، مي تواند دليلي بر ناكافي بودن تحقيقات صورت گرفته در اين زمينه باشد. از اين رو، در اين پژوهش تلاش مي شود ميزان انحراف از زمان و هزينه اوليه صنعت ساخت و ساز را كه ناشي از تغييرات، دوباره كاري ها و عدم تطابق با نقشه هاي مهندسي (معماري، برقي، مكانيكي و غيره) است، شناسايي شده و به عوامل مربوط به پيمانكار در ايجاد آنها پي برده و با مطالعه در خصوص زمينه هاي كاربرد مدل سازي اطلاعات ساختمان در مديريت پروژه هاي ساختماني، به بررسي الزامات و بسترهاي لازم براي به كارگيري آن جهت مديريت تغييرات و دوباره كاري ها و جلوگيري از انحرافات زمان و هزينه ناشي از آنها پرداخته شود. در اين پژوهش، به روش كاربردي به توسعه دانش مدل سازي اطلاعات ساختمان در به منظور اجتناب از دوباره كاري ها، عدم مطابقت ها و مديريت زمان و هزينه پروژه هاي ساختماني پرداخته مي شود. به كارگيري مدل سازي اطلاعات ساختمان با توجه به شرايط موجود، توجيه مناسبي براي اجتناب از هزينه هاي دوباره كاري، عدم مطابقت ها و تاخيرات زماني دارد.