چکيده
بزرگترين نگراني در پروژههاي عمراني، عدم اطمينان از اجراي كار مطابق برنامه زمانبندي و همينطور افزايش زمان و هزينه طرحهاي عمراني است كه برطرف كردن آن درگرو استفاده از ابزارهاي بهروز مديريتي در جهان ميباشد. فلسفهي نوظهور ساخت ناب به دليل نتايج قابلتوجه حاصل از كاربرد آن در پروژههاي گوناگون، در دو دهه اخير موردتوجه بسياري از فعالين و پژوهشگران صنعت ساخت قرارگرفته است. اين فلسفه با تمركز بر به حداقل رساندن انواع اتلاف در پروژهها، در مقابله با چالشهاي اصلي صنعت ساخت يعني نقايص كيفي، بهرهوري كم و تجاوز از محدوده هزينه و برنامهي زماني موفقيتهاي چشمگيري را كسب نموده است. بر اين اساس ميتوان انتظار داشت كه كاربرد فلسفه ساخت ناب در صنعت ساختوساز ايران نيز كه با مشكلات مشابهي مواجه است، ميتواند بسيار ارزشمند باشد.
ناب سازي سبكي است براي طراحي سيستم توليد (منظور از سيستم توليد به وجود آوردن يك محصول است بنابراين يك پروژه عمراني بهعنوانمثال، راه را نيز ميتوان يك سيستم توليد به شمار آورد). بهمنظور كاهش اتلاف مصالح، زمان و انرژي صرف شده براي ايجاد حداكثر ارزش ممكن. طراحي چنين سيستم توليدي براي رسيدن به اهداف ذكرشده جز با همكاري تمام افراد سهيم در پروژه (كارفرما، پيمانكار، مديران، استفادهكنندگان نهايي) از ابتداي شروع پروژه ميسر نيست.
در اين تحقيق، آخرين يافته هاي محققين در مورد بكار گيري ساخت ناب در پروژه هاي عمراني مطالعه و جمع آوري شده است.