چکيده
از ابتداي دهه هشتاد ميلادي اهميت انتخاب صحيح نوع پيمان براي صنعت ساخت بر همگان آشكار شده و با توجه به اينكه هدف پيمانكار در يك سوي قرارداد ، كسب بيشترين سود و هدف طرف مقابل يعني كارفرما، صرفه جويي در هزينه مي باشد، بخش محاسبه و جبران هزينه فعاليتهاي پيمانكار ، تبديل به مهمترين ركن قراردادهاي ساخت شده است. اين انتخاب بصورت كلي براساس يكي از زير شاخه هاي قيمت مقطوع يا بازپرداخت هزينه (حق العملكاري) صورت مي پذيرد. انتخاب هريك از زيرمجموعه هاي اين دو روش تاثيرات بسيار زيادي در موفقيت پروژه دارند و انتخاب بهترين حالت ممكن براي نوع قرارداد نياز به هوشياري و حساسيت زيادي داشته و هدف از اين نوشته تعريف مشخصات و مقايسه اي است بين دوسر طيف استراتژي انتخاب نوع پيمان كه بصورت سنتي مابين دو حالت كلي فوق قرار داشته و هريك داراي مزايا و معايبي هستند كه بايستي در هنگام برگزاري مناقصه و يا مذاكرات قراردادي مورد توجه طرفين پيمان بوده و بسته به شرايط و تهديدهايي كه پروژه را با مخاطره مواجه خواهند ساخت ، يكي از بهترين حالات ممكن مورد توافق و مبناي پيمان قرارگيرد.