چکيده
تخمين جهت ورود (DOA ) به فرايند بازيابي زاويه¬ي ورود چندين موج يا منبع الكترومغناطيسي با توجه به خروجي تعدادي آنتن كه تشكيل يك حسگر آرايه¬اي مي¬دهند، گفته مي¬شود. تخمين جهت ورود يكي از مسائل مهم در پردازش سيگنال¬هاي آرايه¬اي مي¬باشد و كاربري¬هاي گسترده¬اي در رادار، سونار، مخابرات بي-سيم و غيره، دارد. روش¬هاي بسياري از گذشته تا به امروز در بهبود تخمين جهت ورود ارائه شده است كه از روش¬هاي قديمي در اين زمينه مي¬توان به الگوريتم¬هاي ESPIRIT و MUSIC اشاره كرد. از جمله¬ رويكرد¬هاي نوين در حل مسئله¬ي مذكور، روش¬هاي مبتني بر تنكي مي¬باشند. اين روش¬ها با در نظر گرفتن تنكي سيگنال ورودي سعي در بهبود سرعت و دقت فرايند بازيابي دارند. اين روش¬ها از نظر نوع نمونه¬برداري، خود به سه دسته تقسيم مي¬شوند. دسته¬ي اول كه نمونه¬ها را بر روي يك شبكه در نظر مي¬گيرد، دسته¬ي دوم كه نمونه¬ها را خارج از شبكه لحاظ مي¬كند و دسته¬ي سوم كه شبكه¬اي براي نمونه¬برداري در نظر نمي¬گيرد. دو دسته¬ي اول و دوم شامل روش¬هايي هستند كه سعي در حل يك مسئله¬ي حسگري¬فشرده بر روي شبكه و يا خارج از آن را دارند و نسبت به دسته¬ي سوم رشد و بررسي¬هاي بيشتري را به خود ديده¬اند. روش¬هاي دسته-ي سوم، كه به آن¬ها روش¬هاي فراتفكيك¬پذيري نيز گفته مي¬شود، به عنوان مسئله¬¬ي بازيابي جزئيات يك سيگنال (فركانس¬هاي بالا) از فركانس¬هاي پايين آن مطرح شده¬اند. تفاوت اصلي مبحث فراتفكيك¬پذيري با دسته¬هاي اول و دوم¬، عدم وجود شبكه¬اي ثابت (يا متغير) به منظور نمونه¬برداري مي¬باشد. به همين دليل انتظار مي¬رود كه عملكرد اين رويكرد نسبت به حل مسئله¬ي حسگري فشرده بر روي يك شبكه، از لحاظ خطا¬ي بازيابي، بهبود يابد. در نهايت با حل يك مسئله¬ي بهينه¬سازي ، كه قابل بازنويسي به صورت يك مسئله-ي نيمه¬معين مي¬باشد، مي¬توان جواب را بدست آورد. در اين سمينار ابتدا به مدلسازي رياضياتي مسئله¬ي تخمين جهات و روش¬هاي پيشين آن مي¬پردازيم. سپس به بررسي روش¬هاي مبتني بر تنكي بر روي شبكه و خارج از آن در تخمين جهات ورود پرداخته مي¬شود. در نهايت با ارائه¬ي تنكي بدون شبكه، روش¬هاي مبتني بر اين رويكرد را با روش¬هاي قبلي مقايسه مي¬كنيم.
كلمات كليدي: فراتفكيك¬پذيري، حسگري فشرده ، تخمين جهت ورود
