چکيده
به صورت كلي شناسايي آسيب سازه اي تحت عنوان شناسايي آسيب محلي و شناسايي آسيب سراسري بيان مي گردد. براي سازه هاي كوچك و منظم شناسايي آسيب محلي بسيار خوب جواب مي دهد، اما براي سازه هاي بزرگ و پيچيده با دسترسي محدود براي انجام تست شناسايي آسيب با روش محلي سخت مي باشد. از اين رو براي شناسايي آسيب در كل سازه، به خصوص سازه هاي خاص و پيچيده يك مجموعه روش تحت عنوان شناسايي آسيب سراسري مبتني بر ارتعاش ارائه شده است. ايده اصلي در روش هاي مبتني بر ارتعاش بر اين اصل استوار است كه تغييرات اعمال شده در مشخصات فيزيكي (جرم، سختي و ميرايي) در اثر آسيب، باعث تغييرات قابل شناسايي در مشخصات مودال (بسامدهاي طبيعي، ميرايي مودال و شكل هاي مود) مي شود. در بين انواع روشهاي مبتني بر ارتعاش، روشهايي كه با بررسي انرژي كرنشي مودال (MSE) به شناسايي آسيب ميپردازند، از حساسيت بالايي به آسيب هاي محلي رخداده در سازهها برخوردار هستند. علاوه بر اين، پايداري خوبي را در برابرسيگنال هاي آلوده به نويز از خود نشان مي دهند و محل هاي مشكوك به آسيب را بهتر و با دقت بيشتري تشخيص مي دهند. تغييرات انرژي كرنشي حساسيت زيادي به رخداد آسيب هاي سازه اي دارد، بنابراين تغييرات در انرژي كرنشي مودال مي تواند به عنوان يك انتخاب منطقي براي نشان دادن محل آسيب استفاده شود. نكته اي كه باعث ميشود تا انديس مبتني بر انرژي كرنشي دقيق تر از اكثر انديسها عمل كند اين است كه اين انديس قادر است سلامت هر المان را با يك پارامتر مشخص كند. حال آنكه بيشتر انديس ها (نظير انديس بردار نيروي باقيمانده) المان آسيب ديده را با دو نشانگر در گرههاي آغازين و پاياني المانها مشخص ميكنند و لذا امكان دارد در آسيبهاي يكدرميان نتوان به درستي در خصوص سلامت المان مياني اظهار نظر كرد.