چکيده
امروزه بحران انرژي و گرمايش زمين، تبديل به دو مسئله بسيار مهم و خطير شده كه پيشرفت پايدار جامعه بشري را مورد تهديد قرار دادهاند. با بررسيهاي انجامشده مشخصشده است كه در زمينه توليد و انتشار گازهاي گلخانهاي، دو عامل مهم يعني توليد انرژي الكتريكي از طريق منابع سوخت فسيلي و تأمين سوخت موردنياز وسايل حملونقل بيشترين سهم رادارند. از طرفي ديگر با رشد روزافزون فناوريهاي جديد، تقاضا براي انرژي الكتريكي رشد بيسابقهاي داشته است بهطوريكه تقاضاي بيشازحد بار در سالهاي اخير منجر به خاموشيهاي بزرگي در سطح دنيا گرديده است. ازاينرو مفهومي به نام شبكه هوشمند توزيع برق ارائه گرديد تا با جايگزيني سيستم سنتي توزيع برق بهعنوان يك قسمت مهم و مؤثر از شهر هوشمند، فرصتهاي جديدي براي مديريت مؤثر انرژي فراهم نموده كه نهايتاً منجر به صرفهجويي بزرگي در هزينهها گشته و همچنين با بهرهبرداري سادهتر از منابع تجديد پذير و خودروهاي الكتريكي قادر به حفاظت از محيطزيست ميگردد. خودروهاي الكتريكي نقش مهمي در شبكه هوشمند بازي ميكنند، با جايگزين شدن اين خودروها با خودروهاي بنزيني كاهش گازهاي گلخانهاي قابلدستيابي است، از طرفي ديگر شارژ كنترل نشده اين خودروها ميتواند منجر به از بين رفتن توازن ميان عرضه و تقاضا گردد. علاوه بر اين از اين خودروها ميتوان بهعنوان منبع ذخيرهسازي انرژي استفاده نموده و درزماني كه هزينه برق زياد است از انرژي ذخيرهشده آنها استفاده نموده و يا آن را به شبكه فروخت.
عدم وجود توازن ميان عرضه و تقاضاي بار، امنيت و كارايي شبكه توزيع را در معرض خطر قرار داده و ممكن است منجر به بروز خسارات جبرانناپذيري در شبكه توزيع شود. از طرفي وجود عاملهاي متعدد و گوناگون با اهداف متفاوت و داراي رفتارهايي با عدم قطعيت و پويايي بالا ميتواند توازن ميان عرضه و تقاضا را برهم زند، ازاينرو در اين گزارش سعي شده تا به بررسي راهكارهاي مبتني بر يادگيري ماشين براي تخمين و مديريت تقاضاي بار پرداخته و راهكارهاي مبتني بر هوش مصنوعي براي حل مسئله برقراري توازن ميان عرضه و تقاضا را موردبررسي قرار دهيم.