چکيده
اعضاي زنجيره تامين در استفاده از منابع و اطلاعات به يكديگر وابسته هستند و اين وابستگي در زمان هاي اخير به دلايلي از فبيل برون سپاري، جهاني شدن و نوآوري هاي سريع در فناوري اطلاعات افزايش يافته است. اين افزايش وابستگي علاوه بر بدست دادن سود هايي باعث افزايش ريسك و عدم قطعيت هايي هم شد. براي غلبه بر اين چالش ها، اعضاي زنجيره تامين بايد با هم در جهت يك سيستم متحد كار كنند و با يكديگر همكاري داشته باشند. يكي از مكانيزم هاي رسيدن به اين هماهنگي و همكاري شناسايي موانع بر سر راه اين هماهنگي و تحليل و رفع آنهاست.
در عصر جهاني سازي روابط و فرايند هاي زنجيره تامين بايد با استراتژي تجاري هم طراز و يكپارچه شود تا اينكه اهداف غايي سازمان – مثل رضايت مشتري و ارزش افزوده در شبكه تحويل ارزش- تحقق پيدا كنند. سه قالب اصلي يكپارچه سازي زنجيره تامين مورد تحقيق و تفحص قرار گرفتند كه شامل: يكپارچه سازي فرايند سازماني دروني، همكاري سازماني دروني و برتري عملياتي است. اولين قالب مربوط به سطح قوي هماهنگي بين دپارتمان هاي مختلف سازمان و فرايندهايشان است. اگر قالب اول وجود داشته باشد اين قالب وظايف زنجيره تامين سازمان را با تامين كنندگان و مشتريان ممكن مي سازد و نهايتا برتري عملياتي باعث مي شود تا سازمان چه از نظر هزينه و چه از نظر كارايي خدمات در جايگاه رقابتي بايستد.
موانع مختلف يكپارچه سازي را در تمام سطوح اينگونه شرح مي دهد كه اين موانع در سطوح تاكتيكي، عملياتي و استراتژيك سازمان وجود دارند. به همان مقداري كه دانستن و شناختن اين موانع مهم است به همان نسبت و حتي مهم تر پيدا كردن تسهيل كننده ها و يا راه حل هايي براي اين موانع است. موانع اجراي زنجيره تامين را اينگونه شرح دادند: فقدان اعتماد، درك ضعيف، سياست هاي داخلي، اهداف و برنامه هاي طرازبندي نشده، سيستم اطلاعاتي ضعيف مديريت، گرايش كوتاه مدت به اهداف و ديگر مسائل پيچيده زنجيره تامين. چندين چالش بر سر راه مديريت كاراي زنجيره تامين وجود دارد كه عبارتند از ناهماهنگي سيستم اطلاعاتي، اعتماد ضعيف و همينطور مديريت موجودي.
واژه هاي كليدي: زنجيره تامين، هماهنگي، يكپارچگي، موانع يكپارچه سازي