چکيده
بروز زلزله هاي بزرگ سبب مي شود تا سازه ها وارد ناحيه غير خطي شوند. در اين شرايط، استفاده از تحليل هايي مانند استاتيكي معادل يا طيفي نمي تواند بيان كننده رفتار دقيق سازه ها باشد. دقيق ترين روش تحليلي موجود در شرايط حاضر، تحليل ديناميكي تاريخچه زماني با استفاده از شتابنگاشت هاي زلزله است كه شامل محاسبه لحظه به لحظه بازتاب هاي ساختمان تحت تأثير شتابنگاشت هاي واقعي يك زلزله است. ميزان دقت نتايج يك تحليل ديناميكي تاريخچه زماني به عوامل متعددي بستگي دارد كه يكي از مهمترين آن عوامل، چگونگي انتخاب حركات زمين براي تحليل است. يك شتابنگاشت مناسب ضمن سازگاري با ويژگي هاي لرزه خيزي منطقه، بايد بتواند بيشترين تأثير را بر سازه مورد نظر داشته باشد؛ در غير اين صورت، ممكن است تا تصوير نادرستي از واكنش هاي سازه ارائه دهد ويا اصولاً منجر به واكنش مهمي در سازه نشود.
يكي از اهداف رايج تحليل ديناميكي محاسبه پاسخ سازه در معرض زمين لرزه است.پيش بيني و محاسبه پاسخ سازه اغلب با انتخاب و اعمال شتابنگاشت هايي انجام مي شود كه بيشترين سازگاري را با طيف هدف داشته باشد. براساس آيين نامه معيارهاي كلي به منظور سازگاري شتابنگاشت ها ، معيارهايي مانند مشابهت ساز و كار كانوني و بزرگا،فاصله كانوني و نوع خاك در نظر گرفته مي شودكه اين معيارها به تنهايي كافي نيستند به همين خاطر در اينجا مي خواهيم علاوه برروش آيين نامه اي به معرفي طيف هاي هدف ديگر مانند طيف ميانگين شرطي(CMS)، طيف خطريكنواخت(UHS) و طيف شرطي (CS) بپردازيم و نحوه انتخاب زمين لرزه هاي مناسب با استفاده از اين طيف ها را شرح دهيم.