چکيده
ناوبري، مشخصكردن مكان و سرعت يك هدف در حال حركت است. سيستم موقعيّتياب جهاني GPS پركاربردترين فناوري جهت ناوبري ميباشد. GPS با داشتن حداقل چهار سيگنال مستقيم، يعني سيگنالهايي كه به طور دقيق از ماهوارهها به گيرنده ميرسند، ميتواند يك ناوبري صحيح را انجام دهد. بدون مشاهدهي حداقل چهار LOS، يك موقعيّتيابي درست را نميتوان انتظار داشت. مشكل آن جا است كه به دلايلي امكان دارد كه چهار LOS در دسترس نباشد. به طور مثال در نواحي متراكم شهري و يا داخل تونلها، سيگنال ارسالي ماهوارهها ممكن است به موانع برخورد كنند و كاملاً مسدود شوند.
سيستم ناوبري اينرسي يكي ديگر از سيستمهاي تعيين موقعيّت ميباشد. مزاياي اصلي INS، عدم نياز به هيچگونه اطلاعات از دنياي خارج و نيز پهناي باند زياد در ناوبري ميباشد. در اين سيستم، ناوبري به كمك حسگرهاي اينرسي مانند شتابسنجها، ژيروسكوپها و نيز حسگرهاي غير اينرسي مثل ارتفاعسنجها و فشارسنجها انجام ميگيرد. عدم استفاده از سيگنالهاي خارجي براي ناوبري، INSرا به سيستمي قابل اعتماد تبديل كرده است.
به كارگيري هركدام از سيستمهاي GPS و يا INS به صورت منفرد، مشخصات مورد نياز براي بسياري از كاربردها را تأمين نميكند. لذا جهت بهبود مشخصات سيستم ناوبري از تلفيق اين دو سيستم استفاده ميشود.
در فصل اول اين سمينار به معرفي انواع سيستمهاي ناوبري ميپردازيم. در فصل دوم نيز مروري بر روشهاي تلفيق خواهيم داشت. در فصل سوم يك روش تلفيق براي ديناميك پايين را به طور مفصّل بررسي ميكنيم. نهايتاً در فصل چهارم يك روش تلفيق در ديناميك بالا را با دادههاي واقعي حاصل از پرواز وگا، با جزئيات كامل مورد بررسي قرار خواهيم داد.