چکيده
شناسايي مسيرهاي بالقوه انتقال آلاينده و تعيين مناطق متأثر با استفاده از مدل HYSPLIT كاربرد گسترده¬اي دارد. در اين مطالعه مدل HYSPLIT با داده¬هاي هواشناسي GDAS1.0 از سال 2005 تا 2016 به مدت 12 سال براي مشخص نمودن مسيرهاي بالقوه انتقال SO2 منتشرشده از مجتمع مس خاتون¬آباد، مورداستفاده قرار گرفت. محاسبات روبهجلو 3 ساعتي خط سير بسته¬هاي هوا براي مدت 24 ساعت از موقعيت دودكش كوره فلش مجتمع ذوب مس خاتون¬آباد و از ارتفاع 120 متري بالاي سطح زمين (برابر با ارتفاع دودكش) انجام شد. نقشه چگالي بسته¬هاي هوا در بستر GIS براي سه سطح 100-0، 1000-100 و 5000-1000 رسم شدند. مسافت بالقوه انتقال SO2 در زمستان حداكثر و در تابستان حداقل مي¬باشد، اين مسافت در فصل¬هاي بهار و پاييز تقريباً يكسان است. نتايج محاسبات روبهجلو خط سير بسته¬هاي¬ هوا مشخص كرد، دالان¬هاي اصلي انتقال SO2 در راستاي شمال¬شرقي و جنوب قرار دارند. انتقال SO2 عمدتاً در بهار و پاييز از هردو دالان انجام مي¬گيرد و رفسنجان، بهرام¬گور و سيرجان را متأثر مي¬سازد. در فصل تابستان SO2 عمدتاً از طريق دالان جنوبي به مناطق بهرام¬گور و داراب وارد مي¬شود. در فصل زمستان غالباً بسته¬هاي هوا، SO2 را در دالان شمال¬شرقي با خود حمل مي¬كنند و در اين راستا رفسنجان و چاه¬كومه را تهديد مي¬كنند. اعتبار سنجي اين مطالعه را مي¬توان از طريق انجام پايش مداوم در مناطق متأثر، انجام داد. با توجه به گستردگي مناطق تحت تأثير و هزينه بالاي پايش¬ مدوام، استفاده از سنجشازدور نيز راهي كارآمد مي¬باشد.