چکيده
چكيده
كنترل سيستمهاي تاخيردار يكي از مهمترين و پركاربردترين مسائل مطرح در صنايع، مخصوصا صنايع شيميايي،
نفت و سيستمهاي حرارتي است. لذا روشهاي مختلف مطرح شده در كنترل، مانند روشهاي خطي، روشهاي
غيرخطي، روشهاي مقاوم و بهينه و حتي روشهاي هوشمندي چون روش فازي و يادگيري ماشين به بررسي
اينگونه سيستمها و امكان پايدارسازي آنها پرداختهاند. سيستمهاي تاخيردار به سه دسته تقسيم ميشوند:1-
تاخير در ورودي 2 -تاخير در حالت 3 -تاخير در خروجي. در ميان سيستمهاي تاخيردار، سيستمهاي تاخيردار
ورودي، با يك مشكل جدي روبرو هستند. و آن عبارت از اين است كه ورودي كنترل هميشه به اندازه زمان تاخير
از سيستم عقبتر است. به عبارت ديگر، عمال به علت وجود تاخير، ورودي، زماني به سيستم اعمال ميگردد كه
به اندازه زمان تاخير سيستم تغيير كرده است. اين موضوع به شدت بر ناپايداري سيستمها ميافزايد. واضح است
كه اين موضوع در مورد سيستمهاي ناپايدار تبلور بيشتري دارد و در صورت افزايش ناپايداري و تغيير تاخير به
صورت همزمان، امكان پايدارسازي كاهش مييابد. براي پايدارسازي اين سيستمها اغلب از روشهاي لياپانوف-
كراسوفسكي و رازومخين استفاده ميشود. در اين سمينار با توجه به اهميت موضوع يادگيري در دنياي امروزه،
سعي بر آن شد تا كاربرد يادگيري در سيستمهاي تاخيردار مورد بررسي قرار بگيرد. در ادامه انواع روشهاي
يادگيري براي كنترل سيستمهاي تاخيردار با تكيه بر جديدترين پژوهشهاي انجام شده در اين زمينه معرفي
شدهاند. در نهايت پس از ارائه جمعبندي از مطالب گفته شده، پيشنهاداتي جهت بهبود و دقيقتر شدن روشهاي
كنترل سيستمهاي تاخيردار مبتني بر يادگيري ارائه شده است.
واژههاي كليدي: سيستمهاي تاخيردار، روشهاي يادگيري، پايداري.