چکيده
با مطرح شدن بحث انرژيهاي تجديدپذير و به كارگيري آنها در شبكهي برق، مسائلي نظير عدمقطعيت، عدمپايداري و ... ايجاد گشت كه برنامهريزي براي آنها را با مشكل روبرو كرد. لذا در راستاي همين موضوع، ريزشبكهها به وجود آمدند تا با يكپارچه كردن اين توليدات پراكنده تا حد ممكن اين مشكلات را برطرف كنند. پيشرفت در اين زمينه موجب شد تا ريزشبكههاي موجود در يك منطقهي جغرافيايي به يكديگر متصل شوند تا يك خوشهي ريزشبكه تشكيل گردد. خوشهي ريزشبكه ميتواند پشتيباني متقابل در بين ريزشبكهها را فعال كرده و بهرهوري از منابع انرژي تجديدپذير را بهبود بخشد. سيستم مديريت انرژي يكي از ستونهاي نسل بعدي سيستم برق به نام شبكهي هوشمند است كه وظيفه دارد تا انرژيهاي تجديدپذير و توليدات پراكنده را مديريت كند تا تعادل توان بين توليد و مصرف را حفظ نمايد. معماريهاي مختلف آن به سه معماري متمركز، غيرمتمركز و توزيعشده يا پراكنده تقسيم ميشود. از آنجا كه معماري متمركز منسوخ شده است، معماري غيرمتمركز اميدواركنندهترين مرحله قبل از اجراي سيستم كاملاً توزيعشده است. در اين گزارش يك سيستم مديريت انرژي غيرمتمركز مبتني بر سيستم چندعاملي به جهت مديريت خوشهي ريزشبكه با ويژگي تحملپذيري خطا و يك طرح مديريت انرژي توزيعشده بر مبناي تجارت توزيعشده براي دستيابي به حداكثر رفاه اجتماعي براي كل خوشهها و همچنين براي غلبه بر اشكالات طرح كنترل متمركز سنتي، مانند شبكهي ارتباطي پيچيده و تأخير بهينهسازي قابل توجه، يك استراتژي توزيع بهينه بر اساس سيستم چند عاملي مورد بررسي قرار گرفته است. با ادغام مقياس بزرگ منابع انرژي تجديدپذير توزيعشده، استراتژي كنترل خوشههاي ريزشبكهي باتري، فتوولتائيك و توربين بادي تركيبي نقش مهمي در موفقيت آن ايفا ميكنند، لذا يك مدل بهينهسازي دو مرحلهاي براي مديريت انرژي هماهنگ بين سيستم هاي توزيع و خوشهي ريزشبكههاي تركيبي ارائه ميگردد تا بررسي اهميت خوشهي ريزشبكه و مديريت آن و همچنين بررسي اجمالي روشهاي مديريت در خوشهي ريزشبكه كامل گردد.