چکيده
با ظهور بيت كوين در سال 2008 ميلادي، كارشناسان حوزه مالي، خبر از تولد پديدهاي تحولساز ميدادند. پديدهاي كه در عمر كوتاه خود نهاد بانك و مركزيت در مبادلات مالي را هدف قرار داده بود و با وجود مخالفت دولتها و رگولاتوريهاي سختگيرانه با قدرت به مسير رشد خود ادامه داد. يكي از نكات قابل توجه در مورد پديده رمزارز ها و بهطور خاص بيتكوين، تكنولوژي بستر آن بود، فناوري بلاكچين يا زنجيرهبلوك كه توانسته بود با بكارگيري ابزار رياضيات و رمزنگاري بهصورت بهينه مساله عدم اعتماد را در شبكه همتابه همتا حل كند و معماري منحصربفردي را پيشنهاد كند كه بدون نياز به وجود ناظر، تراكنشها تاييد شده و شبكه پايدار بماند.
در اين پژوهش، ابتدا مروري بر تاريخچه فناوري زنجيرهبلوك و رمزارزها خواهيم داشت. مشكلي كه با ظهور اين فناوري مرتفع شد، مطرح شده و معماري زنجيرهبلوك مورد بررسي قرار ميگيرد. در ادامه رمزنگاري بهعنوان ستون فقرات اين فناوري معرفي شده و با تمركز بر سپيدنامه بيتكوين، نحوه بكارگيري خلاقانه رياضيات و رمزنگاري توسط ساتوشي ناكاموتو تشريح ميشود. در اين بخش، نمونهاي از آناليزهاي رياضي و آماري كه توسط رياضيدانان در مورد قدرت الگوريتم اجماع گواه اثبات كار ارائه شده، مورد بررسي قرار ميگيرد. در بخش ديگري به بررسي چالشهاي امنيتي اين فناوري پرداختهايم. نهايتاً در فصل آخر سير تكامل فناوري و پيشنهادات پژوهشي اراده شده است.
كلمات كليدي: زنجيرهبلوك، رمزارز، بيت كوين، الگوريتم اجماع، رمزنگاري