چکيده
بدليل مشكلات زيست محيطي از قبيل حركت آلودگي و ضايعات خطرناك در خاك و همچنين توسعه اقتصادي و استفاده از منابع آب زير زميني ، ضرورت شناسايي نفوذپذيري و هدايت هيدروليكي خاك رو به افزايش است. اندازه گيري نفوذپذيري خاك با آزمايش هاي صحرايي دشوار و پرهزينه مي باشد، از طرفي برآورد نفوذپذيري درآزمايشگاه نيز نيازمند به نمونه ي دست نخورده يا با حداقل تغيير در بافت و تراكم بوده كه اين امر به ويژه براي خاك هاي ماسه اي و غير چسبنده بسيار مشكل است. از اين رو وجود رابطه اي جهت تخمين نفوذپذيري خاك با استفاده از مشخصات بنيادي خاك بسيار كارآمد به نظر مي رسد[1, 2].
نفوذپذيري خاك تابع پارامترهاي متعددي مثل اندازه ي دانه هاي خاك ، دانه بندي خاك ، تخلخل و تراكم خاك ، شكل دانه هاي خاك ، سطح مخصوص خاك و .... مي باشد[1-3]. مطالعه ي سيل هيم 1880 [4] نشان داد كه نفوذ پذيري خاك با مجذور قطر دانه هاي خاك مرتبط است. پس از آن مطالعات گسترده اي جهت تخمين نفوذ پذيري خاك با استفاده از مشخصه هاي ژئومتري خاك انجام شد؛ از جمله ي اين مطالعات و روابط تجربي ، رابطه ي هايزن 1911 [5] ، كوزني 1953 [6]، كوزني و كارمان 1956 [7]، ترزاقي 1996 [8] و ... مي باشد.
هدف اين سمينار بررسي روابط مشهور تجربي مثل رابطه ي هايزن و مطالعات پيرامون آنها و همچنين مروري بر مطالعات اخير پيرامون رابطه ي بين دانه بندي و اندازه ي دانه هاي خاك با نفوذپذيري آن مي باشد.