چكيده
چكيده
امروزه راز موفقيت سازمانها چيزي جز مديريت دانش نيست. با توجه به ويژگيهاي ذاتي دانش، بهترين مديريت بر روي آن توسط اشخاص صورت ميگيرد؛ لذا مبحثي با عنوان مديريت دانش شخصي در برابر مديريت دانش سازماني مطرح ميشود. مزاياي مرتبط با مديريت دانش شخصي تنها در سطح فردي نيست. از طريق تركيب مديريت دانش شخصي با مديريت دانش سازماني، سازمان نيز از مزايايي بهرهمند ميگردد.
در اين تحقيق ابتدا با انجام مطالعات كتابخانهاي و مروري بر ادبيات موضوع مولفههاي مديريت دانش شخصي، مدل SECI و شايستگيهاي سازمان استخراج شده است. بر اساس اين مطالعات هفت مهارت براي مديريت دانش شخصي شناخته شده است كه عبارتند از: بازيابي، ارزيابي، سازماندهي، ارائه و امنيت اطلاعات و همكاري پيرامون اطلاعات. مدل SECI نيز داراي چهار مولفه اجتماعي سازي، بروني سازي، تركيب كردن و دروني سازي ميباشد. براي شايستگيهاي سازمان نيز بر اساس چارچوب ارائه شده توسط زيگلر پنج مولفه در نظر گرفته شده است كه عبارتند از: آگاهي از اطلاعات خارجي، انتشار دانش داخلي، معماري تصميمگيري موثر، تمركز سازماني و نوآوري پيوسته. در ادامه رابطه بين مديريت دانش شخصي و شايستگيهاي سازمان از طريق مطالعه در شركت تخته شهيد دكتر باهنر و بيمارستان بقيه الله الاعظم بررسي شده است. در اين ميان نقش ميانجيگري مدل SECI نيز مورد بررسي قرار گرفته است.
اين تحقيق نوعي تحقيق توصيفي- پيمايشي است و با استفاده از پرسشنامه، دادههاي لازم براي تاييد يا رد فرضيهها فراهم شد. براي تهيه پرسشنامه نيز از طيف ليكرت استفاده شده و با استفاده از همبستگي پيرسون به مطالعه فرضيهها پرداخته شده است.
نتايج حاصل از بررسيها نشان ميدهد كه در هر دو جامعه آماري مذكور همبستگي معنادار و مثبتي ميان مديريت دانش شخصي و شايستگيهاي سازمان برقرار ميباشد و اين در حالي است كه مدل SECI هيچگونه نقش ميانجيگرياي را در همبستگي ميان اين دو عامل ايفا نمينمايد.
واژههاي كليدي: مديريت دانش شخصي, مدل SECI, شايستگيهاي سازمان, چارچوب OIQ