چكيده
چكيده:
تخصيص مناسب ريسك بين عوامل درگير در پروژه نقش به سزايي در موفقيت پروژه دارا مي باشد. همواره بخش اصلي تخصيص ريسك در هر پروژه در قرارداد آن پروژه ارائه مي شود. اين قراردادها كه توسط كارفرمايان تهيه مي شود بيانگر چارچوب اصلي تخصيص ريسك در هر پروژه مي باشد لذا كارفرمايان را مي توان به عنوان تصميم گيرندگان اصلي در فرآيند تخصيص ريسك دانست. اين موضوع به خوبي نشان دهنده ضرورت بررسي و مطالعه رفتار آنها, مشكلات, محدوديت ها و عوامل اصلي تاثيرگذار در عملكرد آنها مي باشد.
در اين مقاله ابتدا پس از جمعآوري نظر كارفرمايان در مورد چگونگي نحوه تخصيص ريسك و نيز مقايسه نتايج به¬دست¬آمده با نحوه تخصيص در شرايط عمومي پيمان ايران و فيديك به بررسي نحوه تخصيص ريسك در قراردادها پرداخته ميشود و تفاوتهاي موجود شناسايي ميگردد.
در ادامه معيارهايي كه كارفرمايان در هنگام تخصيص ريسك در ذهن دارند شناسايي شده، طبقه¬بندي گشته و با معيارهايي كه در مقالات گذشته به عنوان اصول صحيح تخصيص ريسك ارائه شده مقايسه ميگردد.
سپس به كمك تلفيق دو روش Dematel و Anp اين معيارها توسط خبرگان رتبه¬بندي ميگردد و در نهايت تلاش ميشود كه از نتايج به¬دست¬آمده توسط روش Topsis استفاده¬كرده و به كمك آن تخصيصي ارائه شود كه با در نظرگرفتن معيارها، تمايلات و نگرانيهاي كارفرمايان و نيز در نظرگرفتن ارزشي مناسب براي هر يك از اين معيارها و نگرانيها بتواند مورد استفاده قرار گيرد.
واژه هاي كليدي: تخصيص ريسك, كارفرمايان, معيارها