چكيده
چكيده
پروژهي مذكور با هدف افزايش سطح كيفي معماري و مراكز درماني و مراقبتي مادران و نوزادان كشور ايران با تاكيد بر محوريت بيمار و خانوادهي اوبه عنوان استفادهكنندههاي اصلي از فضا و ارجحيت آنها بر فرايند درمان و عملكردها انجام خواهد شد. با توجه به اينكه تا كنون مراكز مادر و نوزاد همواره با محوريت عمليات درمانيطراحي شده اند، اين مشكل براي مادران وجود داشته كه در طول دورهي درمان مدام مجبور به تغيير مكان درمان خود بر حسب نوع درمان مورد نظر گردند كه اين خود نوعي اضطراب و احساس عدم تعلق را براي بيماران و به عبارت بهتر مادران در پي دارد و به لحاظ زماني روند درمان را كندتر مينمايد،همچنين از ديگر طبعات آن اينست كه مادران با ترس و اظطراب ناشي از فرايندها و فضاهاي درماني كه در آن قرار ميگيرند، به سراغ اعمال سزارين رفته و به تدريج از عمل زايمان طبيعي دور شدهاند، كه باعث صدمات جبران ناپذيري به خود و نوزادانشان ميشود. امروزه علم روانشناسي ثابت نمودهاست، فضاي فيزيكي در روند و سرعت بهبود مادران و نوزادانشان نقش بسزايي ميتواند داشته باشد، به اين ترتيب در اين پژوهش ابتدا به جستجويعواملمعماري كه در بهبود بيماران ميتواند مؤثر باشد، پرداخته شده و با تحليل آنها راهكارهايي در بخش طراحي اين پروژه ارائه شده است. روش كار به صورت توصيفي، تحليلي و ترسيمي است كه با جمعآوري اطلاعات از نمونههاي موردي و منابع كتابخانهاي، تشريح و تحليل آنها ايدهها و راهكارهاي مناسب ارائه خواهد شد.
واژههاي كليدي:مركز مراقبتي، مادر و توزاد، بيمار- محور، خانواده-محور، معماري شفابخش
Key Words: HealthCare center, mother & neonate, patient-centered, family-centered, Healing Architecture