-
شماره ركورد
13727
-
شماره راهنما(اين فيلد مربوط به كارشناس ميباشد لطفا آن را خالي بگذاريد)
13727
-
پديد آورنده
احمد ابراهيمي طالقاني
-
عنوان
توسعه متدولوژي آناليز پروفايل غير قطعي هزينه - زمان در ارزيابي يكپارچه مفهوم سطح ناب بودن
-
مقطع تحصيلي
دكتري
-
رشته تحصيلي
صنايع - مديريت سيستم و بهره وري
-
سال تحصيل
زمستان 1392
-
تاريخ دفاع
زمستان 1392
-
استاد راهنما
دكتر سيد محمد سيد حسيني
-
استاد مشاور
دكتر احمد ماكوئي
-
چكيده
چكيده
مديران موفقهمواره به دنبال پاسخگويي به نيازهاي مشتريان در راستاي ايجاد سودآوري پايدار در سازمان خود ميباشند. يكي از شيوه هاي مرسوم توليد در دنيا كه جوابگوي انتظارات مشتريان و مديران توليدي ميباشد، توليد ناب است. شيوه اي كه همواره به دنبال حذف اتلافها و حركت دادن فعاليتهاي ارزش آفرين در سيستمهاي توليدي ميباشد. اين فلسفه توليدي در ميان قطعه سازان و به طور كلي در ارتباط با صنايعي كه محصولات خود را به صورت دسته و صف توليد مينمايند (در مقايسه با شيوه هاي ديگر توليد از قبيل: توليد پيوسته)، جايگاه ويژه اي يافته و بسيار اثربخش ميباشد. بر اين مبنا تغيير ساختار توليد شركتها از رويكرد انبوه به رويكرد ناب نيازمند بررسي دقيق و مطالعه جامع بوده كه اين امر نيازمند كنترل هزينهها و پرهيز از ايجاد هزينه هاي غير ضروري همراه با رعايت پياده سازي اصول تفكر ناب ميباشد. حال اگر سازماني بخواهد از سطح كنوني كه در آن قرار دارد به سمت سطحي بالاتر (به سمت نابتر شدن) حركت نمايد نيازمند انجام دو قدم اساسي ميباشد. قدم اول آنكه وضعيت كنوني يا سطح فعلي سيستم به درستي شناسايي گردد. اين موضوع در سيستمهاي توليدي كه داراي جريانهاي ارزش چندگانه بوده و شبكه اي از فعاليتهاي توليدي در پديدآوري يك محصول را به همراه دارد، ضروري و اساسي به نظر ميرسد. لذا شناسايي و چگونگي انتخاب جريان ارزشي كه نشان دهنده وضعيت فعلي سيستم توليدي بوده و مبناي بهبود و ارتقاي سيستم در آينده قرار خواهد گرفت (از ميان جريانهاي مختلف ارزش)، بسيار حائز اهميت ميباشد. از طرفي با توجه به آنكه به منظور ارتقاي سطح فعلي ميبايستفعاليتهاي بهبود در سازمان صورت پذيرد، معمولاًطرحهاي مختلفي جهت بهبود شرايط فعلي، از سوي متخصصين توليد مطرح و پيشنهاد ميگردد. لذا قدم دوم انتخاب برترين طرح بهبود از ميان طرحهاي پيشنهادي در سيستمهاي توليد داراي جريانهاي ارزش چندگانه است. چرا كه انتخاب درست طرح بهبود، فرايند نابتر شدن را اثربخش ميسازد. در واقع اگر طرحي از ميان گزينه هاي پيشنهادي اشتباهاً به عنوان گزينه برتر انتخاب و سپس اجرا گردد، ممكن است هزينههايي را به سازمان تحميل نمايد كه نتيجه آن (يعني سطح ناب ايجاد شده) با حالتي كه طرح برتر به شيوه اي صحيح انتخاب ميگرديد متفاوت باشد. در واقع شايد هزينه اي كه جهت اجراي طرحِ اشتباه صورت ميگيرد به مراتب بيشتر از اجراي طرحي كه به شيوه اي درست انتخاب شده، باشد. اين در حالي است كه نتيجه انتخابِ طرحِ اشتباه و اجراي آن كه همانا سطح ناب بودن سيستم توليدي را نشان ميدهد نسبت به حالت ديگر از مطلوبيت كمتري برخوردار خواهد بود.
لذا به نظر ميرسد كه ارائه روشي متفاوت از روشهاي موجود در ادبيات موضوع جهت حصول قدمهاي اول و دوم از ضروريات اين تحقيق است كه در اين رساله اين مهم با بهره گيري و توسعه روشهاي نقشه برداري جزيان ارزش و پروفايل هزينه- زمان پوشش داده شده است
در اين رساله، با بررسي تغيير پذيري موجود در داده هاي توليد در نقشه برداري جزيان ارزش و پروفايل هزينه- زمان نسبت به ارائه دو روش تحليل آماري كه يكي مبتني بر عامل زمان و ديگري بر مبناي بررسي همزمانِ عاملهاي زمان و هزينه ميباشد، اقدام شده است.
روش اول تحليل آماري، جريان ارزش بحراني را در ميان مسيرهاي مختلف در شبكه فعاليتهاي توليدي بر مبناي قضيه حد مركزي شناسايي نموده و بر اين اساس قابليت ترسيم نقشه وضعيت موجود به وجود آمد. يكي از نكات حائز اهميت در اين روش، پرهيز از سليقه اي عمل نمودن در انتخاب مسير ارزش بحراني در زماني كه چندين مسير با زمانهاي انتظار برابر و يا نزديك بهم وجود دارد، ميباشد.
پس از اين مرحله، با ورود عامل هزينه در نقشه برداري جزيان ارزش در قالب پروفايل هزينه- زمان، روش دوم تحليل آماري ارائه شده و در آن با بهره گيري از روش غير پارامتريك تخمين تابع چگالي كرنل، امكان مقايسه نقشه هاي وضعيت آتي پيشنهادي با يكديگر و انتخاب گزينه برتر به وجود آمد. امكان پذيري تخمين تابع چگالي احتمال و تابع توزيع سرمايه گذاري هزينه- زمان، يكي ديگر از مزيتهاي موجود در اين رساله ميباشد.
دو روش آماري ارائه شده باعث خواهد شد كه فرايند انتخاب جريان ارزش بحراني (و برترين نقشه وضعيت آتي) نه تنها بر مبناي بزرگترين ميانگين زمان انتظار توليد (كمترين ميانگين مقدار سرمايه گذاري هزينه- زمان)، بلكه بر مبناي بيشترين مقدار تغييرپذيري مورد انتظار در ميان جريانهاي ارزش مختلف (بر مبناي كمترين ميزان تغييرپذيري مورد انتظار در سرمايه گذاري هزينه- زمان در ميان گزينه هاي موجود) صورت پذيرد.
همچنين در اين رساله نسبت به ارائه روشي جهت تخمين هزينه مستقيم محصول با بهكارگيريپروفايل هزينه- زمان و دو روش اشاره شده در فوق اقدام گرديد. تفاوتهايي در اين روش با روشهاي مرسوم و معمول حسابداري مشاهده ميگردد. چرا كه در هيچ يك از روشهاي ديگر، اثر وجود و يا حذف اتلافات در جريان ارزش در تخمين هزينه مستقيم محصول به روشني روش ارائه شده، قابل مشاهده نميباشد. برآورد هزينه مستقيم محصول بر مبناي سرمايه گذاري هزينه- زمان و لحاظ نمودن ارزش زماني پول، نشان ميدهد كه هر چقدر هزينه صرف شده در توليد محصول، ديرتر به توليد كننده بازگردانده شود، هزينه هاي محصول و نهايتاً قيمت تمام شده محصول بالاتر خواهد رفت. در پايان، براي تشريح ميزان اثربخشي و قابليت كاربردِ روش پيشنهاد شده در اين رساله نيز نسبت به اجرا و پياده سازي روشهاي آماري ارائه شده و همچنين روش تخمين هزينه مستقيم محصول اشاره شده، در يك كارخانه قطعه سازي در ايران اقدام و نتايج آن مورد بررسي و تحليل قرار گرفت.
-
لينک به اين مدرک :