چكيده
چكيده :
سرطان سينه دومين عامل مرگ مير زنان در سرتاسر جهان است و تنها راه مقابله با آن، تشخيص در مراحل ابتدايي آن مي¬باشد. استفاده از تصاوير اولتراسوند، دقت تشخيص توده هاي خوش خيم يا بدخيم را افزايش مي دهد و نياز به بيوپسي هاي بي مورد را كاهش مي دهد. با اين حال، تصوير اولتراسوند برخي محدوديت-ها مانند رزولوشن و كنتراست پايين دارد. بنابراين استفاده از روش¬هاي پردازش تصوير و شناسايي آماري الگو براي تشخيص توده¬ها در بافت سينه از اهميت بالايي برخوردار است. در اين پايان نامه براي افزايش دقت تشخيص توده، ابتدا نواحي از تصوير كه با احتمال قطع به يقين حاوي توده هستند استخراج مي شوند. براي استخراج نواحي مورد علاقه اي كه حاوي توده باشند، از روش هاي استخراج نواحي برجسته استفاده مي شود. پس از بدست آمدن نقشه برجستگي تصوير، جهت استخراج نهايي ناحيه مورد علاقه از روش آستانه گذاري اتسو استفاده مي شود. در ادامه براي استخراج توده مشكوك از ناحيه مورد علاقه، از تشخيص دهنده هاي ويژگي نواحي حدي حداكثر پايدار و همچنين براي مقاوم تر كردن الگوريتم نسبت به عامل مزاحم نويز اسپيكل، از فيلترهاي هدايت شونده استفاده مي شود. در ادامه براي تشخيص خوش خيمي و بدخيمي توده استخراج شده از دسته بندي كننده هاي مبتني بر سيستم هاي استنتاج فازي بهره گرفته مي شود. براي ارزيابي روش پيشنهادي، تعداد 90 تصوير التراسوند سينه گردآوري شد. در بخش آزمايش ها، علاوه بر كسب نتايج بسيار اميدواركننده ، نقش بخش استخراج ناحيه مورد علاقه در كل الگوريتم و همچنين فيلتر هاي هدايت شونده در كاهش اثر نويز اسپيكل مورد تاييد قرار گرفتند.
كلمات كليدي: تصويربرداري التراسوند، تشخيص سرطان سينه، توده بدخيم.