-
شماره ركورد
15547
-
شماره راهنما(اين فيلد مربوط به كارشناس ميباشد لطفا آن را خالي بگذاريد)
15547
-
پديد آورنده
مينا سادات مكي نژاد
-
عنوان
طراحي مجتمع تجاري با نماي هوشمند متحرك
-
مقطع تحصيلي
كارشناسي ارشد
-
رشته تحصيلي
معماري گرايش معماري
-
سال تحصيل
1394
-
تاريخ دفاع
1394
-
استاد راهنما
دكتر سعيد نوروزيان
-
چكيده
اهميت بررسي بازتابهاي زيبايي شناسانه نماي شهري از دو نظر قابل بررسي است: اول آنكه راهكارهاي بازيابي معنا در
فضاي شهري يافت شوند و دوم آنكه دوام حس زيبايي شناسي در نماي شهري تضمين گردد.
نماي ساختمانها همچون پيراهني است كه شخصيت كالبدي و بصري يك ساختمان را نمايش ميدهد. اين نما ضمن آنكه
منحصر به فرد است بايد با بدنهاي كه كليت بدنه يك خيابان را تشكيل ميدهد هماهنگ و همخوان باشد. در اين ميان هر
ساختمان بايد نمايشدهنده الگوي غالب نماي ساختمانها و هماهنگي بين آنها باشد تا ماندگاري تصوير ذهني از محيط را
ايجاد نموده و شهروندان را به حضور در فضاي طراحي شده ترغيب نمايد. مجموعه نماهاي ساختماني كليتي به نام نماي
شهري را تشكيل ميدهند و در اثر وقوع حضور در فضاهاي شهري خاطرات جمعي شهروندان شكل مييابد. .) كورت گروتر،
) يورگ، 1388
بنابراين نماي ساختمان داراي قلمروي بصري و زيبايي شناسانه است. قلمرويي كه در ذهن بيننده جاي دارد و حاصل تبديل
عرصه عيني كالبد به عرصه ذهني است. هماهنگي و همخواني بدنه ساختمان با در نظر گرفتن الگويي منسجم و شاخصهايي
روشن براي طراحي قابل دستيابي است. مهمترين شاخصهاي زيبايي شناسانه در طراحي نماي ساختمان عبارتند از وزن،
) ريتم،هارموني، هماهنگي، تقارن، تعادل، همگوني، همخواني و استحكام بصري.) كورت گروتر، يورگ، 1388
9
از نظر روانشناسي اولين برخورد انسان با محيط از طريق بصري است ولي درك فضا و احساس هويت فضايي فقط يك
موضوع بصري نيست. بنابراين نبايد زيبايي محيط را زيبايي بصري تلقي كرد و وظيفه معماري و طراحي شهري را به آن
محدود ساخت. عوامل موثر در ادراك محيط شهري به صورت موارد ذيل خلاصه ميگردد:
1. حواس پنجگانه
2. نيازها : زيستي، اجتماعي، رواني، فرهنگي و …
3. كنجكاوي : شناخت محيط و پيش بيني تغييرات آن
4. زيبا شناسي : ذوق و سليقه، زمينه فرهنگي، تجارب عاطفي و …
بنابر اين وقتي ادراك محيط به مراحل عالي زيبا شناختي ميرسد كه فرد حاضر در محيط از نظر شناخت اوليه محيط و تامين
نيازهاي زيستي و شناختي خود فارغ گردد. تا زماني كه انسان در محيط شهري درگير نيازهاي اوليه مثل آسايش جسمي،
تامين ايمني و جهت يابي است، ن ميتواند به كشف روابط فضايي و اجتماعي و ارزشهاي ذوقي بپردازد. اين ادراك ناقص،
مايه ناخرسندي و گريز از محيط ميگردد كه خود به احساس بيگانگي و عدم تعلق به محيط منجر ميشود. به طور كلي از
ديدگاه روانشناسي، شناخت انسان وقتي در برابر محيط، احساس رضايت و آرامش پيدا ميكند كه بتواند تصوري روشن از
حدود و محتواي آن در ذهن خود بازسازي كند.
در واقع فرآيند شناخت محيط عبارت است از دروني كردن “دنياي بيرون و ايجاد تصاوير ذهني قابل درك از جهان عيني. با
ايجاد اين تصاوير ذهني و تشكيل مفاهيم و نام گذاري براي اشياء و پديدههاست كه انسان محيط ناشناخته را به پديده اي
شناخته و آشنا بدل ميسازد. استمرار و پايداري اين تصاوير ذهني است كه به حافظه و خاطره فردي و جمعي تبديل ميشود
و باعث ادراك هويت براي محيط و احساس تعلق نسبت به آن ميگردد و اگر اين ادراكات به هماهنگي و وحدت برسند،
) آنگاه احساس زيبايي و لذت ذوقي نيز پديد ميآيد. )مهدي زاده.جواد، 1385
محيط شهر را ميتوان مجموعه اي به هم پيوسته از مكانها در نظر گرفت كه با شبكه اي از راهها و انواع مختلف حركت به
هم مربوط ميشود. از اين نظر ادراك سيماي شهر به طور عمده در فضاها و معابر شهري تحقق پيدا ميكند. در شهرهاي
امروزي با گسترش وسايل حمل و نقل ماشيني، نقش فضاهاي سواره به شدت افزايش يافته و در نتيجه تغيير كيفي در تركيب
و نقش فضاها به وجود آورده است. اختلاط انواع فضاهاي ايستا و پويا وانواع حركت سواره و پياده يكي از خصوصيات و
تضادهاي شهرهاي معاصر است كه علاوه بر مسائل كالبدي و زيست محيطي، مسائل جديدي را در مورد شكل گيري فضا و
سيماي شهرها و نحوه انعكاس ذهني آنها به وجود آورده است. يكي از مظاهر اين وضع بروز تضاد و اختلاط در نحوه ادراك
محيط و ارزشهاي بصري آن است. در واقع به دليل تنوع فضاها و تنوع وسايل حركت و تنوع سرعت سفر در شهر، شرايط
مختلفي براي ادراك و مشاهده سيماي شهر به وجود ميآيد كه از نظر آثار رواني و زيباشناختي بسيار تعيين كننده است.
به طور كلي سه نوع حركت عمده در فضاها و راههاي شهري وجود دارد كه شرايط مختلف محيطي و رواني براي ادراك
ويژگيهاي دنياي پيرامون و كيفيات زيباشناختي آن ايجاد ميكند. اين سه نوع عبارت است از حرك سواره، حركت پياده
و حركت با وسايل حمل و نقل عمومي. اختلاط، تركيب و تبديل مداوم اين سه نوع حركت موجب پيدايش شرايط مختلف
1 0
فضايي و ادراكي براي انسان ناظر شهري است كه از منظرهاي گوناگون به محيط مينگرد، بديهي است كه بازتاب رواني و
ذهني اين گونه نحوه ادراك محيط، بسيار پيچيده تر و دشوارتر از محيطهاي ساده و كم تحرك پيشين است.) بحريني،
) حسين، 1381
امروزه حجم عظيم ساختمانهايي كه هر روزه به بهره برداري ميرسند نيازمند توجه از جنبههاي مختلف نوع پلان،ميزان
مصرف انرژي،ورودي و... هستند.نماي هر بنا يكي از اجزا ساختماني و طراحي آن نيازمند توجه ميباشد .نماي ساختمان با
توجه به اينكه بيروني ترين لايه بنا ميباشد و بر روند شكل گيري منظر شهري نيز تاثير گذار است.
همچنين تقاضاي شهر و نياز شهروندان كه هر روزه اين جداره بيروني را مشاهده ميكنند بر روند طراحي نما و اجزاي آن
-
لينک به اين مدرک :